• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : آسمان اول، بيماري دل!
  • نظرات : 12 خصوصي ، 72 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    سلام

    منتظريم

    دو يوسف

    سلام آقاي محمد علي

    انشاء الله برميگردم اگه شهدا بخوان

    سوم خرداد روز عشقم ولنتاينم فتح خرمشهر پست ميذارم

    اگه شهدا بخوان

    التماس 2 آ

    سلام

    ممنون به خاطر الطافتون

    اين پست ها ي شما جوون مي ده واسه كار تحقيقي

    ماجراي سلموني

    ماجراي سلموني

    ماجراي سلموني

    سلام

    با اجازه لينكتون كردم

    يا علي

    سلام خواندني بود وبلاگم به روز شد تشريف بياريد

    سلام
    تو اين پست همه چيو گفته م.
    ببخش منو.
    و حلال کن

    سلام

    مطلب قابل تاملي بود

    منتظر ادامه ي اون هستم

    آپديت كردين خبرمون كنيد

    سلام

    واقعا ممنونم ...همون يه خط خوندنش رو هم بايد خدا بخواد...ميدونم ممکنه خدا نخواد که من اون کتابايي که مينويسيد رو حتي يکيشو هم بخونم! اما شايدم خواست

    توکل به خودش

    در هر صورت هم شرمنده م

    هم ممنون

    خدا قلب شما و ما رو به نور معرفت ائمه عليهم السلام روشن کنه

    به حق محمد و آل محمد

    التماس دعا

    يا علي

    سلام به شما برادر بزرگوارم

    از مطالبتون مثل هميشه استفاده كردم

    منتظر خوندن آسمونهاي بعدي هستم ...

    راستي .. اگه روي اين دل غباري باشه كه حتي براي نبينيمش و براي پاك كردنش سعي هم نكنيم چي ؟

    التماس دعا

    خدا نگهدارتون باشه

    سلام ..خوبي؟

    تا ما نيايم كه شما نمياي يعني نوبت ما نميشه شما هم كه ماشاالله سرت خيلي شولوغهمن هم كه اصلا وقت نمي كنم.

    از بس اين زندگي مشغول مي كنه .بگذريم

    (((((00

    آه..آه..آه صبوري کن قلب من ،

    اگر چه تير خورده اي

    و به دام افتاده اي .

    ولي به اميد خاطري شيرين در دور دست ها زنده بمان .آرام باش قلب من ،اگر چه اينجا تنگ ،

    همه چيز سنگ ،و تمام دريچه ها تاريک است ،

    ولي به هواي آسمانِ آواز و آزادي ماندن را تداوم بخش

    آه ..

    گريه نکن قلب من ،گريه نکن ،

    اگرچه هر لحظه بغض سنگين و خاموشت رو به انفجار است ،

    و لحظه اي روان زلال و جان لطيفت از زير شکنجه هاي خشمگين تازيانه

    فارغ نمي گردد،

    وليکن نمير ،چو اگر ارزش نمي داشتي اين طغيان ها و شلاق ها نمي بودند.

    آه..

    پس با من بمان قلب من و بگذار زندگي کنم ،

    چرا که من ديده ام مفلوجان، معلولان و بيماراني را که يک عمر با دردِ التيام ناپذير خويش رفاقت مي کنند .

    پس تو چرا بهانه مي گيري قلب من ؟

    تو فقط دعا کن ، تو فقط خدا خدا کن .

    خدا خدا کن )

    التماس دعا

    اه ... اشتباه شد، درستش مهدي
    ساقيا جام مي ده كه نگارنده غيب نيست معلوم كه در پرده اسرار چه كرد
    وانكه پر نقش زد اين دايره مينائي كس ندانست كه در گردش پرگار چه كرد

    سلام

    دلم يهو دوست داشت بياد اينجا.شايد اين پستتون هم روزي امروزم بود

    موفق باشيد

    دختر و پسر تازه با هم دوست شده بودند.

    هر باري كه با هم قرار مي گذاشتند به هم مي خورد.

    چون جايش شلوغ بود و نمي توانستند با هم صحبت كنند، بگويند،بخندند و...

    دنبال يك جاي خلوت مي گشتند !...

    ...بالاخره پيدا كردند...گلزار شهدا !

    ظهر ها موقعي كه مردم نماز مي خوانند گلزار شهدا جاي خلوتي است براي گفتگو !...

    ديگر هيچ كس آْنها را نمي بيند

    فكرمي كردند شهدا هم آنها را نمي بينند!

    گلزار شهدا ...

    با سلام و عرض ادب


    ما معتقديم عشق سر خواهد زد

    بر پشت ستم کسي تبر خواهد زد

    سوگند به هر 14 آيه نور

    سوگند به زخمهاي سرشار غرور

    آخر شب سرد ما سحر مي گردد

    مهدي به ميان شيعه بر مي گزدد

    هر کس امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است.

    موفق باشيد التماس دعا


    دعا كنيد ما هم رجعت برگرديم
     <      1   2   3   4   5      >