سلام عشق ، لحظه اي بين يك حادثه استحادثۀ نا تمامي ، كه در خاطر ما مي ماندو به يك كوچ سياه ، مي ميرد پاي درماندۀ كوچ ، راز من استرفتن حس من استبايد از خود برهمبايد از ماندن خود دل بكنم
داداشي ؟
دعا چيه كه نمي بينيش و نمي توني دركش كني ؟
مي دوني همش ميگم چرا ؟
تو بگو چرا ؟
منتظرتم
يا حق