سلامعشق ، لحظه اي بين يك حادثه استحادثۀ نا تمامي ، كه در خاطر ما مي ماندو به يك كوچ سياه ، مي ميرد پاي درماندۀ كوچ ، راز من استرفتن حس من استبايد از خود برهمبايد از ماندن خود دل بكنمداداشي كجايي ؟
نمياي سراغ من ؟
منتظرتما
يا حق