سلام...
انسان شيفته و شوريده هرگز منتظر نمي ماند تا خدامرادي از گرد راه برسد و به او بگويد که راه درست چيست و او چگونه مي تواند مرادش را از خودش بگيرد ! اين انسان شوريده ناخودآگاه از جا مي پرد و بي اعتنا به نظر همه عالم و آدم عمل مي کند و آنچه را که دلش مي گويد همان را پي مي گيرد و اجرا مي کند . آنها آنقدر پيش مي روند تا به مرز معرفت برسند و بعد که به کرانه آگاهي رسيدند ، با تمام وجود به داخل ناشناختني شيرجه مي روند . اين انسانها هيچ وقت در طول تاريخ نيازي به خدامراد و امثال او ندارند و خودشان خدامراد خودشان هستند