من همسايه خوبم را آن روزها درست نمي شناختم به خاطر همين همش غم بودم اما مي گن خدا كه سختي بده مي خواهد يك لطف بزرگ بكنه به آدم
عجب لطف قشنگي بود اون هم انس با يك همسايه خوب و آشنايي با يك پدر و دوستي مهربان حالا وقتي سختي مي ده هيچ غمي در دل ندارم مي دونم اگه صبر كنم چه چيزهاي قشنگي در انتظارمه...
راستي خيلي ممنون كه به من سر مي زنيد .
كاش پدر مهربانمان ما را و قلب منتظرمان را نگاهي اندازد تا ما را راهيه آن سرزمين بهشتي كندو دلمان را بيقرارتر....