• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : لحظه‏ي ديدار نزديك است!
  • نظرات : 30 خصوصي ، 112 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8      >
     
    سلام
    وبلاگ جمعه هاي سوت کور به روز شد
    منتظر حضور شما هستم
    موفق باشي
    ياعلي[گل]
    سلام دوست خوبم................ممنونم که وبلاگم اومدي............

    سلام گرم مرا بپذيريد

    در آغاز عذرخواهي مي كنم چون خيلي از سوال شما و دلخوري خودم چيزي رابياد ندارم چون من هر روز روزي چند مرتبه فورمت ميشوم و در پايان شب هم يكبار دليت مي شوم و هفته اي يك بار هم ويندوزم رو عوض مي كنم و ... از اين قبيل بسياري ديگر كه حيا مي كنم و ادامه نمي دهم

    اما مطلبتان را با دقت خواندم چون آمده بوديد و امر به حضور بنده كرديد و امتثال امر هم از ادب است پس از شما دعوت مي كنم كه به آرشيو وبلاگ مهر بنده نگاهي بياندازيد (19اسفند 85) در يك پست 21 روايت را درباره بصيرت و دورانديشي و ضرورت تدبر و تفكر در كار و زندگي و منافع عاقبت انديشي و نگاه به تجربه ديگران و باز نگري و از زبان امام علي عليه السلام نوشتم كه معتقدم با هم انديشي نوين به بازسازي نگرش هاي اجتماعي مان بپردازيم بهتر است.

    اين مفاهيم را من فقط تا 48 ساعت در حافظه خود سيو مي كنم و فقط ظرف اين مدت به سوالات شما و انتقادات شما پاسخ مي دهم . بوذري

    سلام بر شما

    ممنونم كه مرا دعوت فرموديد

    تاكيد هميشگي من اين است كه امامان معصوم(ع) وصل به قدرت عظيم و بي نهايتي هستند كه به اذن خدا هر چه ما تقاضا كنيم را اگر خدا صلاح بداند او به دست ايشان براي ما فراهم مي كند فلذا اولا چرا كم بخواهيم و چرا ايشان را فقط مخصوص بيماران و مضطرين معرفي كنيم در حالي كه مي بينيم آقاي حسين رضا زاده براي اعلام قدرت و در نهايت سلامتي به مولا عباس بن علي متوسل مي شود و پيروز ميشود و ما بايد در همه احوال و مخصوصا براي قبولي در كنكور و افزايش درآمد و كسب ثروت حلال و فتح قلل مرتفع ديگر و نوشتن مقالات علمي و يادگيري زبان انگليسي و ... بهره بجا ببريم - چرا؟

    سلام

    آقا محمدرضا (تجلي عشق) التماس دعا داشتن خدمتتون

    يا علي

    + م 
    عالي بود

    سلام

    تقديم به قلم زيباتون

    يا حق

    سلام.لحظه‌ي ديدار نزديک است... باز من ديوانه و مستم... باز ميلرزد دلم دستم!!! زيبا بود.مثل هميشه استفاده كرديم. .يادمون باشه كه ورد زبونمون هميشه اين باشه:(الهي لاتكلني الي نفسي طرفه عين ابدا)..و...(الهي رضا بقضائك).... .به روز مي كنين خبر بدين ما هم فيض ببريم.من هم به روز هستم.يا علي .التماس دعا

    سلام يكي از زيباترين مثال ها رو شنيدم و بسيار استفاده كردم

    كلام زيبا بر دل نشيند پاينده باشيد

    داستان و مثال خيلي قشنگي بود/ما تا بلايي سرمون نياد قدر عافيت رو نميدونيم

    با سلام.زيارت قبول.

    اولين چيزي كه بعد از خواندن متن اين بارتان به ذهنم رسيد اين شعر از حافظ بود:

    آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه ي چشمي به ما كنند

    دردم نهفته به زطبيبان مدعي باشد كه از خزانه ي غيبم دوا كنند

    التماس دعا

    سلام

    باز هم زيبا بود

    سلام دوست وبلاگن نويس.

    خيلي قلمتون ساده و روانه.شايد تو نظرات قبلي ام هم گفته باشم ولي خب تكرار توي نوشته هميشه نشانگر تاكيد نويسنده بر اون موضوعه.

    موفق باشيد.

    به منم سر بزنيد.

    آدم تا نرفته كربلا از خدا مي خواهد كه برود و آنجا را ببيند اما واي به آن روزي كه بره و ببين چه خبر اونجا...اونجا به خدا مال زمين نيست ...اونجا مال بهشت ...شايد خدا اونجا رو براي ما بيچاره ها گذاشته ...تابريم وآسموني شيم..از اون روزي كه رفتم وديدم صبح زود حرم بوي به مي ده ...اون تله زينبيه كه صداي عمه را ميشنيدي ....اون آب فرات اون همه آب و اين ور اين همه تشنه شهيد شده بودند...اون دستاي عمو و اون گنبدش كه استوار ايستاده بود...نجف ائوان نجف وقتي بارون ميومد آدم ياد مظلوميت باباش مي افتاد و اون غربت...خيابون بين الحرمين هم كه هر چي راه بري توش سير نمي شي...

    حالا ديگه سينم تنگه براي چسبيدن به ضريح امام حسين ...حالا هر كي مي ره من ديونه ميشم ودلم و باهاش راهي مي كنم ...خدايا حالا كه رفتم وديدم ديگه طاقت موندن ندارم ...اگه بدوني اونجا چقدر آرزوي مرگ كردم آخه دوست نداشتم دوباره برگردم به دنيا آخه دنيا بدون آقاجون خيلي بده خيلي...بابا يك باره ديگه

    سلام

    خط به خط اين نوشتتون تفكر ميخواد و ....

    فرمايشات آيت الله مجتهدي.... استغفار.... عجيب وصف حاله!

    پاراگراف آخر رو هر بار كه ميام بخونم نميتونم تا آخر ادامه بدم. واقعا اشك آدمو درمياره. خيلي عاليه .....محشره..... دل رو بيقرار مي كنه. مضطرب مي كنه... اما يه اضطراب قشنگ.....يه بيقراري وصف نشدني..... لحظه ديدار نزديك است....باز مي لرزد دلم دستم.........

    و اما نواي وبلاگ فوق العادست.

    و سفر!

    و اشك بازماندگاني كه بدرقه راه ميشود............

     <    <<    6   7   8      >