• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : اَيْنَ الرّجَبيّون؟
  • نظرات : 20 خصوصي ، 107 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ميدونيد بعضي وبلاگات و بعضي پستها ارزش گذاشتن سه چهار تا كامنتو دارن واسه همين باز اومدم

    امام در خطبه قاصعه درباره نزديكى خود به پيامبر (ص) جملات زيبايى دارد.

    آن حضرت مى فرمايد:

    شما مى دانيد مرا نزد رسول خدا چه رتبت است و خويشاونديم با او در چه نسبت است.

    آنگاه كه كودك بودم مرا در كنار خود نهاد و بر سينه خويشم جا داد و مرا در بسر خود مى خوابانيد

    چنان كه تنم را به تن خويش مى سود و بوى خوش خود را به من مى بويانيد.

    و گاه بود كه چيزى را مى جويد و سپس آن را به من مى خوارانيد.

    از من دروغى در گفتار نديد و خطايى در كردار نشنيد.

    هنگامى كه از شير گرفته شد, خدا بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشين او فرمود تا راههاى

    بزرگوارى را پيمود و خويهاى نيكوى جهان را فراهم نمود.

    و من در پى او بودم چنان كه شتر بچه در پى مادر.

    هر روز بر من از اخلاق خودنشانه اى بر پا مى داشت و مرا به پيروى آن مى گماشت.

    هر سال در حرا خلوت مى گزيد, من او را مى ديدم و جز من كسى وى را نمى ديد.

    آن هنگام جز خانه اى كه رسول خدا (ص) و خديجه در آن بود, در هيچ خانه اى مسلمانى راه نيافته بود

    و من سومين آنان بودم.

    روشنايى وحى و پيامبرى را مى ديدم و بوى نبوت را مى شنودم.