اگر مي خواهي ره صد ساله را يک شبه طي کني زمانش فرا رسيده بسم الله ..حرفهاي خودماني به روز شد .
با سلام حضور شما التماس دعا
به نام حضرت دوست
ايام اعتكاف كه مشهد مشرف شديد
از دعاي خير همه نيازمندان را محروم نفرمائيد
در پناه حضرت دوست
چقدر غبطه ميخوم به اونهايي كه مخاطب كلام الهي هستند
كه به آنها گفته ميشه
أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي
وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي
وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي
برادر سلام
صداي آب به گوش ميرسد
ميشه شنيدش !
شنيديد؟
صداي نهر هست و شايد هم يك رود بزرگ
يك رودخانه
مسير و راه به گونه اي هست كه بايد از رود عبور كنيم
و خوشا به حال آنها كه تن به آب ميزنند
و شناگر هستند
من كه شنا بلد نيستم
شما ها كمك ما باشيد تا از
تا در رود رجب شنا كرده و به ساحل شعبان برسيم
سلام
مطلب وزين شما را خواندم
واقعا زيباترين ماهاي سال فرا مي رسد
خوش به حال انان كه به اعتكاف مي گذرانند
ممنون از حضورتان
موفق باشيد
بنام خدا
سلامممنون از اين که سر زديد .از مطالب معنوي و دلنشين شما استفاده بردم .موفق و سربلند باشيد .باز هم منتظر قدوم مبارک شما هستم .التماس دعا
سلام عليكمدلم نمياد وبلاگتون رو ببندم...نواي وبلاگتون خيلي عاليه! عكس هاتون هم خيلي قشنگ بود.
ملتمس دعا
خدا مارو هم جزء رجبيون قراربده
سلام/از آنجا كه اشتغال انسان به كار و زندگى و مسؤوليتهاى اجتماعى،گاهى موجب غفلت مىشود،و توجه به كار،گاه از توجه به هدف باز مىدارد و سبب مىشود وظيفه بزرگ ياد خدا و توجه به خود سازى و مبدا و منتهاى هستى فراموش شود. اعتكاف،آب حيات بخش در كوير غفلتهاست. غفلت از«خود»و«خداى خود»،بستر مرگ ارزشهاى انسانى و نقطه سقوط از پايگاه بلند خردورزى و عشق عرفانى و عامل پيوستن به زندگى پست و حيوانى است.
اعتكاف،بستر مناسب انديشه و تفكر و خردورزى است. /التماس دعا /موفق باشيد
سلام دوست عزيزم
ياد آوري خوبي بود براي كساني كه فراموش كردند وارد چه ماه عزيزي شديم .
از الان بايد بريم تو فكر مهموني !
التماس دعا .يا علي .
باز هم ماه خوب نزديكي با دوست...
گرچه تك تك روزهايش مغتنم است، اما اعتكاف حال و هواي ديگري دارد.
خدا كند امسال جا نمانيم...
هميشه از شروع ماه رجب بدجوري تو دلم ترس ميفته كه آيا منم مي تونم گناههايي رو كه توي اين مدت مرتكب ميشدم واقعا كنار بذارم و يه جوري توبه كنم و جبران كنم تا برا رمضان آماده بشم؟
اين پست شايد از يه دعا و ....هم كارسازتر بود. يه وقتايي اشك پشيماني مياد و نميدوني چي باعثش شده. اما حالا! نميدونم ....اين شب عزيز..... و اين بنده سراپاگناه ( خودم رو عرض مي كنم) ....با دستهايي سياه و آلوده... با چشمهايي كه شايد يه بار هم به خاطر خدا به روي گناه بسته نشده.... و يه خداي مهربون! چجوري با هم قابل جمعند؟؟
التماس دعا