وبلاگ :
وبلاگ ايران اسلام
يادداشت :
ز خجالت چه كنم؟!
نظرات :
18
خصوصي ،
66
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ليلا
برادر گرامي سلام
اينجا اومدم ها پستهات رو هم خوندم ها اما به همون علت كه ميدوني نتونستم نظر بدم.
مدتييه سكوت كردم چون هيچي ندارم كه بگم .باور كن انقدر غرق در لطف خدا شدم كه هيچ حرفي ندارم كه بزنم .حتي زبونم از شكرش هم ناتوانه تا بخوام شكر كنم ميگم شكري ديگر و روشي ديگر و اييني ديگر ميخوام تا بتونم اين همه لطف رو شكر بگم و تشكر كنم. اما خدا كه خودش ميدونه ما فقط همين يك روش رو بلديم ديگه. فقط بعضي وقتا فكر ميكنم سكوت در برابر لطفهاي خدا بهترين شكر هست. نظر شما چيه؟؟
مهموني كه قربونش برم يك ماه كنگر خورديم و لنگر انداختيم.خيلي با حاله كه ميزبان هيچي نميگه . خيلي دوسش دارم اصلا كنارم نشسته و نميزاره به دلم گرد گل بشينه يه دستمال تميز دستش گرفته و هي پاك ميكنه .اصلا رسمش اينه.
اين باشه بقيه اش رو اون طرف ميگم.ياحق