ما دير رسيديم، اما دست خودمان نبود. ما چگونه ميتوانستيم زودتر بياييم در حالي كه بليط تقديرمان براي هزار و چهارصد سال بعد، تاريخ خورده بود. آن زمان كه پيامبر اكرم(ص) در خطبه غدير فرمود:
«مَن کُنت مَولاهُ فَهذا عليٌ مَولاهُ»
چقدر خوندل خورديم و حسرت كشيديم و آرزو كرديم كاش دستهاي كوچكمان را نه بر دستهاي مردانه علي(ع)، بلکه بر خاك پاي علي ميكشيديم و ميگفتيم:
«رأي آن چه تو انديشي، حكم آن چه تو فرمايي.»
و ميگفتيم:
« بابي انت و امي و نفسي و اهلي و مالي و ولدي »
و ميگفتيم ...
و خدا كه اين همه اشتياق و حسرت و حرمان را در دلهاي ما ديد، دلش نيامد كه ما را بيولايت بگذارد. و آرزو كرديم كاش دستهاي كوچكمان را نه بر دستهاي مردانه علي(ع)، بلکه بر خاك پاي علي ميكشيديم و ميگفتيم:
و اكنون با چشمهاي دل به روشني، پيامبر را مي توان ديد كه در كنار غدير خلقت ايستاده است و دست بقيهاللهالاعظم مهدي دوستداشتني را در دست گرفته است و فرياد ميزند:
«اللهم و آل من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله»
اين غدير! اين پيامبر! و اين دستهاي روشن مهدي!
اللهم عجل لوليک فرج
نيک ياور
آقاي محمدعلي سلام
فرا رسيدن هجدهم ماه ذي الحجه سالروز فرخنده و پرشكوه عيد غدير روز اكمال دين بر شما عاشق علي«ع» مبارك باد.
از خدا ميخوام در اين روزاي عزيز ما را از رهروان و عاشقان محمد و آل پاكش قرار بدهد و ما را از بهترين خاصان نزد خودش بگرداند كه به يقين سعادت انسان هستند و مايه رحمت خدا
سرشار از پاکي باشيد