سلام برادر خوبم
چه پست خوبي !
ممنون که با اين پستاي خوب و پرمعرفت! ما رو هم بي بهره نميذاريد
ديروز جمکران بودم
وقتي رفتم حرم حضرت معصومه سلام الله عليها تو دلم بهش گفتم ممکنه تا اون روز ديگه قم نتونم بيام
گفتم سلامتو به امام حسين ميرسونم!
يعني ميرم؟!
سر قبر آيت اله بروجردي هم رفتم
يادمه يه بار تو وبلاگتون انا مجنون الحسين( نويسنده ي وبلاگ نجوا اگه يادتون باشه) براتون کامنت گذاشته بود که آيت اله بروجردي برات کربلا ميده
چند وقت بعدش من رفتم قم...همون کاريو که گفته بود انجام دادم
که گفته بود بريد بگيد اگه برات کربلا بدي نجف سر قبر استادت مرحوم آيت اله قاضي از طرف شما فاتحه ميخونم
درست گفتم؟!
...
دعا کنيد زيارت با معرفت بده بهم
خواهش ميکنم
حرفايي که در مورد معرفت ميزنيد واقعا خوندنيه..
اما يه چيزم هست..که اگه خدا نخواد نميشه...اين گوهر معرفت از اون گوهراييه که اگه بخواد بي حساب ميده
درسته که بايد يه اشتياق..يه حرکتي هم داشت..اما..نميدونم...نميدونم چجوري ميشه به هم ربطش داد
آخه ميگن علم عشق در دفتر نباشد
نيست
اگه شما معرفت پيدا کردي بدون توي همون راه هايي که هر دفه به طرف سلطان طوس...انيس النفوس بر ميداشتي بهش رسيدي
تو کتابا ننوشتن معرفت چيه..اما وقتي قدم در راه حقيقت برداشتي ديگه کم کم با روح و جان و ظاهر و باطن ميشي حقيقت
يه بار دو بارم نه
زياد ميطلبه اين راه...مثه شما که هر چي ميري تشنه تر ميشي
حافظ ميگه تو را ميبينم و ميلم زيادت مي شود هر دم
اين دقيقا حرف دل اوناييه که طعم خوش حقيقتو چشيدن
حالا حکايت زيارتم همينه
برميگرده به کرمشون...به اينکه هيچکس دست خالي از در اهل بيت برنميگرده
مگه ميشه برگرده؟
نه..نميشه..برا همينم هست که هر دفه ميريد يه چيزي به گوهره اضافه ميشه..هر چند يه تشعشع نور
حالا زياد که بشه ببينيد چي ميشه ديگه!
اين روزها مرغ دل عجب هواييست!
...
راستي اينبار يه عکس گذاشتم از جمکران!! همون سوغاتي که خيلي وقته به هيچکس ندادم!
توي سفر قبل گرفته بودم..اما اينبار گذاشتمش!
التماس دعاي زياد
در پناه حق
يا علي