• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : كريم اهل بيت عليه السلام
  • نظرات : 9 خصوصي ، 47 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام زيبا بود فيض برديم


    اشک مي ريختم، سر بر شانه اش مي گذاشتم، پيشاني ام را گرفت و بوسيد و وعده يک ديدار عظيم را براي فردا شب به من مژده داد.....
    دلم نمي خواست جدا شوم ، اما به شوق فردا شب ، اين جدايي مجدد را پذيرفتم....
    امان از وصالي که بعدش فراق است....
    او رفت و من رفتم به اميد فردا شب....