با سلام و عرض ادب
در سوگ امام حسن ع
عزيز فاطمه فرزند مصطفي حسنم
امام عالمم اما غريب در وطنم
پس از علي که کسي مثل او ستم نکشيد
ستم کشيده ترين رهبر زمانه منم
هزار بحر غم و غصه داشتم در دل
که گشت خون و برون ريخت آخر از دهنم
ميان خلق به طاووس جنتّم مشهور
که جغد شوم غم . افکنده سايه در چمنم
کجا روم به که گويم که يار در خانه
فکنده شعله زهر جفا به جان و تنم
به جاي گل که گذارند بر جنازه من
رسيده چوبه هفتاد تير بر بدنم
نصيب من همه اين بود در تمامي عمر
که بين جمع بسوزم چو شمع و دم نزنم
اگر چه نيست چراغي به تربتم روشن
به بزم اهل محبت چراغ انجمنم
رواست بر جگر پاره پاره در محشر
شراره سرکشد از رشته رشته کفنم
بياد غربت و مظلوميم پيمبر گفت
که ماهيان همه گريند در غم حسنم
در سوگ امام رضا ع
افتاده جهان همچو خراسان به تلاطم
شد کشته غريب الغربا حجّت هشتم
زن هاي خراسان همه گويند از اين داغ
خوناب جگر ريخته از ديده مردم
هستي همه از ناله شده شعله فرياد
لب بسته کتاب الله ناطق زتکلّم
افسوس که کشتنند رضا زا به خراسان
وز گريه معصومه قيامت شده در قم
يا حضرت معصومه سرت باد سلامت
شد کشته رضا آن گل گلزار امامت
با عرض تسليت به شما دوستان گزامي [گل][گل][گل]
موفق باشيد التماس دعا [گل][گل][گل]