سلام
خوش به سعادتتون و زيارت قبول
من كه گفته بودم دعام كن ....
اصلا يادت مياد
.
شبي ساکت و دلگيرخودم بودم و قلبي که زغم بسته به زنجيرو نزديک اذان بودکه پيچيد در آفاق همه نغمه ي تکبيرنوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باشو مشغول دعا باشکه باز است به درگاه الهي در رحمتو آن لحظه بود لحظه ي شيرين اجابتشدم غرق عبادتدو چشمم همه از اشک شد و روي لبانم همه سوگندکه يارب تو رهايم کن از اين بندو گفتم به خدا بين دعايمکه دلتنگ اذان حرم کرب و بلايم