وصاياي حضرت فاطمه (س) قسمت دوم
. أمُّ العيال
ام العيال از ديگر موقوفات فاطمه زهرا(س) است كه بيست هزار نخل داشت و نيز ميوههايي چون ليمو و پرتقال و ... در آن كشت ميشد. فاطمه اطهر(س) آن را نيز وقف فقرا و سادات كرد كه در كتابهاي عامه و خاصه چنين آمده است: أمُّ العيال صدقة فاطمه بنت رسول الله(ص)؛ ام العيال صدقه فاطمه دختر رسول خداست.
حضرت فاطمه(س) براي آن هم وصيتنامه خاصي نوشت؛ زيرا اين منطقه از اهميت والايي برخوردار بود. امّ العيال امروز هم داراي چشمههاي پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ييلاقي به شمار ميرود.[2]
ب) وصيت نامه الهي ـ سياسي
آن حضرت وصاياي شفاهي و غير مكتوب نيز داشت و به حضرت اميرمؤمنان(ع) سفارشهايي كرد. اين وصيت در آخرين ساعات واپسين عمر مطرح شد و فرازهاي مختلفي دارد.
1. اي علي! مرا ياد كن.
او در لحظههاي واپسين زندگي به اميرمؤمنان علي(ع) فرمود:
اي اباالحسن! براي من لحظهاي بيش از زندگاني نمانده است و زمان كوچ و خداحافظي فرارسيده است. سخنان مرا بشنو؛ زيرا پس از اين صداي فاطمه را هرگز نخواهي شنيد. اي اباالحسن! تو را وصيّت ميكنم كه مرا فراموش نكني و پس از وفات من همواره مرا زيارت كني.[3]
2. خواندن قرآن
همچنين حضرت زهرا(س) در كلمات ارزشمند ديگري، به امام علي(ع) وصيّت فرمود كه:
وقتي وفات كردم تو غسل و كفن مرا به عهده گير، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم كن و خاك را بر روي قبر من ريخته، سپس هموار ساز و بر بالينم رو به روي صورت من بنشين و زياد قرآن بخوان و دعا كن؛ زيرا در چنين لحظههايي مردگان به انس گرفتن با زندگان نياز دارند. من تو را به خدا ميسپارم و درباره فرزندانم سفارش نيكوكاري دارم.[4]
3. ازدواج با امامه
از وصاياي ديگر حضرت زهرا(س) به علي(ع)، توصيه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه(س) امامه بود كه فرمود:
[5] اي پسر عموي پيامبر! خداوند تو را پاداش نيكو دهد! اولين وصيت من به تو اين است كه چون مردان به زنان نياز دارند. پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج كن؛ زيرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.[6]
4. آنان را آگاه مساز!
حضرت زهرا(س) در تداوم مبارزات منفي عليه كودتاگران سقيفه، به امام علي(ع) وصيت كرد:
[7]
همانا من تو را وصيت ميكنم كه غسل و كفن كردن مرا كسي غير از تو انجام ندهد و وقتي وفات كردم، مرا شب دفن كن و هيچ كس را خبر نكن و ابوبكر و عمر را نيز مطّلع نساز و تو را سوگند ميدهم به حق رسول خدا(ص) كه ابوبكر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.[8]