وصيت نامه حضرت زهراء قسمت سوم
امام صادق(ع) نقل فرمود كه حضرت زهرا(س) در لحظههاي آخر زندگي خطاب به علي(ع) فرمود:
[9] وقتي وفات كردم به هيچ كس اطلاع نده، جز اينكه از زنان به امّ سلمه و امّ ايمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و حسين(ع) و عبّاس و سلمان و عمّار و مقدار و اباذر و حذيفه خبر ده. مرا دفن نكن، مگر در شب و قبر مرا به هيچ كس اطلاع نده تا مخفي بماند.[10]
حضرت زهرا(س) به اسماء بنت عميس فرمود:
[11] اي اسماء، وقتي من از دنيا رفتم، تو و علي(ع) مرا غسل دهيد و هيچ كس را در كنار جنازه من راه ندهيد.[12]
5. دشمن من و رسول خدا را آگاه مكن!
همچنين آن حضرت خطاب به اميرالمؤمنين علي(ع) فرمود:
[13] (اي علي) تو را وصيت ميكنم هيچ يك از آنان كه به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب كردند، نبايد در تشييع جنازه من شركت كنند؛ زيرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده كه فردي از آنها و پيروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن كن، آن هنگام كه چشمها آرام گرفته و ديدهها به خواب فرو رفته باشند.[14]
ج) وصيت نامه مكتوب
سخنان فاطمه(س) در آخرين لحظات با شوهر مظلوش به پايان رسيد. او با ذكر شهادتين براي هميشه چشمان خود را بر روي دنيا بست و به ديار ابدي، نزد پدرش رسول گرامي اسلام شتافت. به اطراف خانه خانه خويش نگاه كرد، چشمش به بستهاي افتاد كه از همسرش به يادگار مانده بود. آن را باز كرد و ديد حضرت فاطمه، چنين وصيت كرده است:
[15] به نام خداوند بخشنده و مهربان. اين وصيّتنامه فاطمه دختر رسول خداست و در حالي وصيّت ميكند كه شهادت ميدهد خدايي جز خداي يگانه نيست و محمّد(ص) بنده و پيامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و همانا روز قيامت فراخواهد رسيد و شكّي در آن نيست و خداوند مردگان را از قبر زنده كرده، وارد محشر ميفرمايد.
اي علي! من فاطمه دختر محمّد هستم. خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنيا و آخرت براي تو باشم. تو از ديگران بر من سزاوارتري. حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن كن و به هيچ كس اطّلاع نده. تو را به خدا ميسپارم و بر فرزندانم تا روز قيامت، سلام و درود ميفرستم.[16]