جهت اطلاع عرض ميكنم كه شيعه به ايرادات شما هم قبل از ايراد پاسخ ميدهد چرا كه اين شبهات چيز تازه اي نيست:
ابن حجر عسقلاني و شمس الدين ذهبي ، بعد از نقل روايت پشيماني ابوبكر ، اشكال سندي كرده و مي گويند : علوان بن داود البجلي منكر الحديث بوده است . ما در اين جا به چند جواب اكتفاء ميكنيم :ابن حبان او را توثيق كرده است :ابن حبّان ، در كتاب الثقات ، ج8 ، ص526 وي را توثيق كرده است كه اين خود بهترين دليل بر وثاقت اين شخص است .توضيحي پيرامون شخصيت ابن حبان و متشدد بودن وي :ممكن است كسي اشكال كند كه ابن حبان از متساهلين بوده است و دقت لازم را در توثيق روات به خرج نداده است كه اين اشكال با چند دليل مردود است :الف : ابن حبان سرچشمه شناخت ثقات :خود ذهبي در كتاب الموقظة ، ص79 ميگويد :ينبوع معرفة الثقات ، تاريخ البخاري ، وابن أبي حاتم وإبن حبان .سرچشمه شناخت افراد مورد اطمينان کتاب تاريخ بخاري و ابن ابي حاتم و ابن حبان است .در حقيقت ذهبي ميخواهد بگويد كه اگر ميخواهيد افراد ضعيف را از ثقه تشخيص دهيد ، من شما را راهنمايي ميكنم كه به كساني همچون ابن حبان مراجعه كنيد ؛ چرا كه او سرچشمه شناخت ثقات است .اين نشان ميدهد كه ابن حبان از نظر علمي در جايگاه رفيعي قرار دارد .ب : ابن حبان از متشددين است :بر خلاف آنچه برخي ادعا كردهاند ، ابن حبان ، مشهور به سختگيري در توثيق است . خود ذهبي در ميزان الإعتدال در باره او ميگويد :ابن حبان ربما قصب الثقة حتي كأنه لا يدري ما يخرج من رأسه .ميزان الإعتدال ، ج1 ، ص274 ، ترجمه افلج بن يزيد .ابن حبان گاهي آن قدر به شخص مورد اطمينان اشکال مي گيرد ، انگار که نمي داند اين چه حرف هايي است که در مورد او مي زند !!!و نيز سيوطي در تدريب الراوي به نقل از ابن حازم ، در جواب اين مطلب كه ابن حبان از متساهلين است ، ميگويد :وما ذكر من تساهل ابن حبان ليس بصحيح فإن غايته أنه يسمي الحسن صحيحا فإن كانت نسبته إلى التساهل باعتبار وجدان الحسن في كتابه فهي مشاحة في الاصطلاح وإن كانت باعتبار خفة شروطه فإنه يخرج في الصحيح ما كان راويه ثقة غير مدلس ... ولأجل هذا ربما اعترض عليه في جعلهم ثقات من لم يعرف حاله ولا عتراض عليه فإنه لا مشاحة في ذلك .تدريب الراوي ، ج1 ، ص108 .آنچه که در مورد تساهل ابن حبان گفته شده است ، درست نيست ؛ زيرا نهايت چيزي که گفته شده است آن است که وي روايت حسن را صحيح مي شمارد ؛ اگر مقصود از تساهل وي اين باشد که در کتاب او روايات حسن يافت شده است ، اين تنها اشکال در اصطلاح ابن حبان است ( و نه به خود وي ) و اگر از اين جهت به او اشکال شود که او شرط صحت را سبک گرفته است ؛ زيرا او در کتاب صحيح خويش از راويان مورد اطمينان غير مدلس روايت کرده است ( و شرط بخاري و مسلم در مورد ملاقات و يا احتمال آن را مد نظر قرار نداده است ) به اين علت عده اي به او اشکال کرده اند که او کسي را که مجهول است توثيق کرده است !!! ؛ اما بر او اشکالي نيست ( نظر او درست است ) ؛ زيرا اين کار وي سبب اشکال بر او نمي شود