... هيچ جسدي را حق ندارند که در مسجد دفن کنند و بزرگترين مسجد زمين، مسجدالحرام است.
کعبه، اين خانه اي که حرم خداست و حريم خداست، قبله همه سجده ها، خانه اي که به فرمان او و به دست ابراهيم بزرگ برپا شده است و خانه اي که پيامبر بزرگ اسلام افتخارش و رسالتش آزاد کردن اين خانه ي آزاد است و طولف بر گرد آن و سجده بسوي آن.
همه پيامبران بزرگ تاريخ خادم اين خانه اند، اما هيچ پيامبري حق ندارد در اينجا ذفن شود!
ابراهيم آنرا بنا کرد و مدفنش آنجا نيست و محمد آنرا آزاد کرد و مدفنش آنجا نيست. در طول تاريخ بشريت تنها و تنها يک تن از چنين شرفي برخوردار است، خداي اسلام از نوع انسان يکي را برگزيد تا در خانه ي خويش، در کعبه دفن شود.
کي؟؟ يک زن، يک کنيز: هاجر.
خدا به ابراهيم فرمان ميدهد که بزرگترين پرستشگاه انسان را کنار خانه اين زن بنا کن و بشريت هميشه بايد بر گرد خانه ي هاجر طواف کند.
خداي ابراهيم، سرباز گمنامش را از ميان اين امت بزرگ، يک زن انتخاب مي کند، يک مادر، آن هم يک کنيز. يعني موجودي که در نظام هاي بشري از هر نوع فخري عاري بوده است.
آري در اين مکتب اين چنين انقلاب مي کنند، در اين مذهب اين چنين زن را آزاد مي سازند. اين تجليل از مقام زن است.
و اکنون باز خداي ابراهيم فاطمه را انتخاب کرده است. در جامعه اي که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک مي کرد و بهترين دامادي که هر پدري آرزو مي کرد نامش، قبر بود. و محمد مي دانست که دست تقدير با او چه کرده است..
و فاطمه نيز مي دانست که کيست. اينست که تاريخ از رفتار محمد با دختر کوچکش فاطمه در شگفت است...
معلم شهيد، علي شريعتي..