چشمم که به خانه اش افتاد يکباره چنان دست دلم لرزيد کهجام اشکم افتاد و شکست و هواي حرمش پر شد از هق هق من...
سلام ، با " سفر نامه عشق " به روزم و چشم براه تا بياييد ...
در ضمن براي مطالعه و نظر به مطلب جديدتان مجدد مزاحم مي شوم