دلم اندازه ي اين ابرا پره
بس که بدبختي تو تورم مي خوره
بيگناه توي جهنم افتاديم
ديگه از چشم خدا هم افتاديم
آقا جون ميگن که رخصت نميدي
به کسي برگ ضمانت نميدي
ميگن از اين آدما دلت پره
ميگن از برو بيا دلت پره
روي گنبدت کبوتر نميخواي!
توي خواب غصه دارا نمياي!
در رو وا کن آقا جون ببين منم
اومدم دو خط باهات حرف بزنم
بگو تو به کفترات غذا ميدي
هنوزم مريضا رو شفا ميدي
اومدم بهت بگم زمستونه
تن گنجشکا اسير بارونه
چوپونا گرگا رو گله مي برن
ديگه اينکه آهوا در خطرن
تو کتاب درساي تيکه پاره
ديگه سارا يه انارم نداره
بين گرگا نميشه آهو باشي
شيشه باشي ، زودتر از هم ميپاشي
مرحم زخماي باورم ميشي؟
آقا جون ضامن کفترم ميشي؟
جوجه هام گشنه خوابيدن دوباره
نون بدبختي که خوردن نداره
بوي خاک ميدن گلاي نسترن
خروسا هي دم به دم اذون ميگن
جوجه هاي کابلي پا ندارن
ديگه از گرسنگي نا ندارن
تو فلسطين اگه بارون بزنه
جوجه رو دست باباش جون ميکنه
آدما با گوله آهنگ ميزنن
کفترا به آدما سنگ ميزنن
سفره دل رو نميشه وا کني
همه جا جنگه اگه نگا کني
زندگي مساوي اسارته
ديگه از کجاش بگم ؟ قيامته
تو رو جدتون شما کاري کنين
ديگه امنيت نداريم رو زمين
ميتونين کفترا رو جواب کنين؟
نميخواين محض خدا ثواب کنين؟
دلتون مياد بگين حقتونه؟
ما نيومديم پي آب و دونه
اومديم به ما عنايت بکني
جوجه هامونو ضمانت بکني
اومديم پر بزنيم به راه راست
گوش به زنگيم ... بقيش دست شماست
شما که گنبد و گلدسته دارين!
اين همه زائر دلخسته دارين
شما که خوب ميدونين منتظرم
سهم کفترا رو هم بدين ، برم
ميدوني؟ چيز زيادي نداريم
عوضش حقمونو که بگيريم
دلمونو فرش راتون مي کنيم
تا نفس داريم دعاتون مي کنيم
يادمون نميره رحمت شما
سر سال ميايم زيارت شما
قهوه اي رو رد مي کنيم
جوجه ها رو نذر گنبد مي کنيم
آقا جون حالا ديگه وقت دعاس
نوبتي هم باشه ، نوبت شماس
دعا مستجاب ميشه وقت اذون
اين شما ... اينم خداي مهربون ...