شايد آنروزكه علماي دين چاپ شدن قران را توسط دستگاه چاپ حرام ميدانستند وياشنيدن اذان را ازراديو مجازنمي دانستندوتلاوت قران رابصورت آهنگين گناه ميدانستند وبه پيشگامان آن لعن ميفرستادند براي ما ناباورانه باشد وبه خود بگوييم مگر ميشود ؟بايد بگويم آري به گواهي تاريخ شده است. بطور كلي هرچه كه ناشناخته باشد درذات هر تفكر باآن مخالفت ميگردد.اما باگذشت زمان وقتي به حقانيت آن پي برده ميشود نه تنهاديگر هيچ تفكري توان مقابله و گستاخي به آن را ندارد بلكه بايد آن را بپذيرد .من نمي دانم چه درست است وچه غلط ولي فقط اين را ميدانم تنها به علت عدم درك خود از چيزي آن را نبايد به سخره گرفت چون ما ميرويم و آيندگان با تكيه بر تاريخ قضاوت مي كنند پس اگر بر روي تخته ي خاكستري دلمان كسي به خط خوش نوشت مار و ماسواد خواندن نداشتيم با كشيدن تصوير مار حق جانبانه به آن نتازيم چون در دل تاريخ تنها به عنوان يك ضرب المثل باقي مي مانيم.