مي دونيد مي شه اين بحث رو اينجوري باز كرد كه ما هنوز نياز به معرفت اهل بيت رو در خودمون احساس نكرديم.
مثل ادمي كه مريضه گريه و زاري مي كنه به در و ديوار مي زنه اما هنوز نمي دونه به چه چيزي احتياج داره. اگه طرف بفهمه كه از اين بيماري هلاك مي شه حد اقلش پا مي شه مي ره دكتر . بعد هم هر جور شده از بازار سياه هم شده دواش رو جور مي كنه.
پس 1- ما نفهميديم كه در اين جهل بيماريم
2- نفهميديم كه با اين جهل هلاك مي شيم اونم هلاكت ابدي
3- نفهميديم دوا معرفت و محبت اهل بيت هست
براي اون عطش ابتدايي يه حداقل معرفت رو لازم داريم يه حد اقل محبت رو بعد ... به نسبت طهارت درون هر چه كه بيشتر بياموزي تشنه تر مي شي
محبت و معرفت كفه هايي هستند كه هر كدوم بيشتر بشه مي طلبه كه اون يكي هم بيشتر بشه
فعلا عقل ما اينقدر رسيد
يا علي