سلام اي محمد علي عزيز
درسته كه كلامي كه گفتي از كلام خود معصومين بود ولي نكته اي در اون هست كه كمتر كسي به اون توجه ميكنه. منظور معصومين صد البته كه جسن فيزيكي و هويت ظاهريشون نبوده بلكه روحي بوده كه اونارو هدايت مي كرده. روح زمان نمي شناسه و در يك برهه از تاريخ گير نمي كنه. روح جرياني پيوسته و هميشه باقي است. انتظار داشتي به مردم اون زمان كه بچه هاشونو زير خاك مي كردن در باره روح كه امري ناشناخته است چي بگن؟ در خود قران هم خداوند فرموده اگه درباره روح از تو سوال كردن بگو شما در باره اون چيزي نمي دونيد.
معصومين با بي نهايت در ارتباطند و كلامشون محدود به شخص و زمان خاصي نميشه. اين معصومين در هر زماني ظهور مي كنن. همونطور كه در نهج البلاغه اومده هر وقت خدا احساس كنه كه مردم روي زمين نياز دارن كساني رو مي فرسته. اگر ذهنمون محدود كنيم به افراد خاصي كنيم هركي كه در آينده بياد هرگز نخواهيم شناخت.
روح در وراي ورژن هاي مختلف و خوب و بده. اين ما هستيم كه به نسبت هاي مختلف و بنا به ظرفيت مون مي تونيم ازش برخوردار بشيم.
ساليان درازيه كه همه معصومين خودشونو به رخ هم ديگه ميكشن اين دردي رو درمون نمي كنه بايد از بازي هاي ذهني خودمونو رها كنيم و عميقاً در صدد شناخت خودمون باشيم. هدف از آفرينش انسان و جهان شناخت خداوند و آشكاري شكوه و جلال اوست و اين تنها با شناخت روح درون و بيدار كردن نيروهاي بالقوه دروني امكان پذيره. همه پيامبرا و راه و روشها براي رسيدن به اين مرحله است. بايد مراقب باشيم وسيله رو با هدف اشتباه نگيريم.
در باره علامت ها منظورم همين شكلك هاي بامزه است كه اتفاقي نمي دونم چي شد يك عالمه شكل و حرفاي بامزه جلوم باز شد. تعجب نكن بعضي وقتا من خارج ميزنم.