به نام خدا
اسلم علي اهل بيت النبوه
بنده هم مطالبي عرضي ميكنم. با توجه به نوشته هاي وبلاگ و كامنت دوست عزيز.
و البته كه در دين مبين اسلام به عقل و حاصل ان تفكر خيلي بها داده شد عقل يك اصطلاح فلسفي است كه براي ان تعريفهاي متعدد شده و انچه هست اينكه فلاسفه عقل را تكيه گاه اصلي براي رسيدن به شناخت ميدانند و لي عرفا عقل را براي حصول معرفت كافي نمي دانند . حتي نظر عرفا اين است كه عقل تا يك جايي قادر است همراهي كند .
در اسلام از عقل حتي تعبير به رسول و حجت خدا ميكنند مضمون فرمايش مولا علي است كه :عقل خود را مرشد خود قرار دهيد و از دستورات ان سر پيچي نكنيد كه هلاك خواهيد شد .
جرا ؟ چون خدا در باطن انسان دو قدرت پاك قرار داده يكي عقل است و ديگري الهام (يا همان وجدان ) . اري عقل گناه نميكند ، عقل پاك است و به پاكي فرمان ميدهد چون حجت خدا است و حجت خدا گناه نميكند.
اما مسئله كه هست اين است كه اولا عقل ضعيف است تا جايي كه اگر عقل را به يك پيرمرد تشبيه كنيم نفس در مقابل ان به منزله يك جوان قوي است . پس عقل در خيلي از جاها تسليم نفس ميشود و نفس را همراهي ميكند .
و دو ما اينكه خيلي از علوم در اين دنيا و حد اقل در اين زمان كه عصر غيبت است از حيطه و احاطه عقل خارج است . مثلا عقل نمي تواند معجزه را تشريح كند .
و اما چه بايد كرد بايد اول عقل را قوي كرد و اين كار ممكن نيست مگر اينكه انسان به تك تك ابعاد وجودي خود شناخت پيدا كند واين كار نيز محال است چون اصلا شناخت انسان مستلزم شناخت خيلي از چيز هاست پس بايد عقل را به يك عقل كلي كه معدن علوم باشد متصل كرد . بعد به عقل سمت و سو داد . ان معادن علوم الهي همان اهل بيت عصمت و طهارت هستند .
لب مطلب اين كه عقل لازم است ولي كافي نيست .
..............
با تشكر از شما و التماس دعا .
يا حق.