• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : محبت اهل بيت، اساس اسلام
  • نظرات : 12 خصوصي ، 85 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلام

    ببخشيد سر نزدم. ولي چقدر شما گيراييتون بالاست!

    خيلي حرفها داشتم. اما اصلا حوصله حرف زدن ندارم.

    ببخشيد يه وقتي خدمتتون ميرسم.

    در مورد اين پستتون هم خوندمش. واستون نظر هم ميذارم.

    شما دعا كنيد.

    سلام دوست عزيز

    ممنون از احاديث زيبات

    بهترين بحث رو انتخاب كردي چون از قديم گفتند

    نماز بي ولاي او عبادتيست بي وضو

    ما رو هم دعا كن

    بازم بما سربزن

    سلام رفيق

    ما هنوز تو موضوع قبلي به نتيجه نرسيديم

    دلايلت محكمه پسند نبود و جواب كامنت من رو هم ندادي

    بنابراين ترجيح ميدم جبهه جديدي باز نشه ولي خلاصتا عرض كنم اساس اسلام محبت به اهل بيت نيست!

    پاسخ

    سلام. بايد ديد محکمه کدوم محکمه است! محکمه اي که بر خلاف نص صريح روايات و کلام معصومين عليهم السلام نظر ميده به نظر شخص من اصلا قابل بحث نيست. يا علي
    سلام

    واقعا زيباست

    طيب الله

    چهار چيز را هميشه به ياد داشته باش:

    در مجلسي وارد شدي زبان نگهدار

    بر سفره اي حاضر شدي شکم نگهدار

    در خانه اي داخل شدي چشم نگهدار

    به نماز ايستادي دل نگهدار



    حديث امروز:
    امام علي (ع) مي فرمايند : مبناي همه عيبها براي انسان ، طمع زياد است

    سلام دوست عزيز

    بحث هاي خوبي مي كنيد

    انشاالله كه خدا به ما هم اين توفيق و بده كه منتظر واقعي مولا باشيم و محبت تك تك اين مردان آسماني رو در دل احساس كنيم

    متناتون آدمو به فكر فر مي بره كه آيا ما هم در دلمون از اين محبت ها هست يا اين كه خيال مي كنيم !

    در مورد نظري كه داده بوديد منظور شهيد آويني از سفرهاي آسماني و مجروحيت دل زماني بوده كه به مناطق جنگي مي رفتندو جاي خالي اين بزرگ مردان و مي ديدند . ولي ايشان چه خوش سعادت بودند كه دلشون از اين مجروحيت درآمد و خودشون يكي از آسموني ها شدند

    همين

    موفق باشيد

    يا علي

    با سلام.

    ممنون از اينكه براي مطلب من كامنت گذاشتيد.نمي دونم چرا وقتي مطلبي رو جستجو مي كنم با وبلاگ هايي مپل وب شما كمتر برخورد مي كنم.به هرحال اين رو لطف خدا مي دونم كه الان با خوندن وب شما مي تونم قدري به دانشم اضافه كنم ان شاء الله كه در عمل هم بياد.اگه اجازه بديد در فهرست لينك هاي وبم آدرس شما رو هم قرار بدم.

    در پناه حضرت حق

    اللهم عجل لوليك الفرج

    موفق باشيد

    اگه سوال ديگه اي داشتيد در خدمتيم

    يا علي

    يا حق

    لذا اسلام تمهيداتي رو براي ياد خدا انديشيده كه يكي از اونها نمازه ... اقم الصلاه لذكري: نماز را براي ياد من بپادار. اگر كسي همين نمازهاي پنجگانه رو با توجه خوند، ديگه خدا تو زندگيش فراموش نميشه! ... البته شرطش اينه كه لااقل تو نماز به ياد خدا باشه، نه اينكه خداي ناكرده مشغول نماز هم كه هست، دلش مشغول به دنيا باشه، حواسش توي دنيا باشه!

    يكي ديگه از تمهيدات ديگر نافله هاي نمازه ... مستحب است انسان نماز نافله شب رو با فاصله بخونه. در حالات پيامبر نقل كرده اند كه پيامبر يه چرت ميخوابيدن، بيدار ميشدن دو ركعت نماز نافله شب رو ميخوندن، دوباره يه چرت ديگه ميزدن، نيم ساعت سه ربعي، بعد دوباره پا ميشدن، دو ركعت بعدي رو ميخوندن، همينطور تا آخر ... اصلاً تهجدي كه ميگن يعني همين! خرد كردن شب و تو فاصله هاي شب نماز خوندن ... پيغمبر 5 يا 6 ساعت پيوسته نميخوابيدن ... در واقع خواب پيغمبر هم غير خواب ماست، فرمود: چشمم ميخوابه اما دلم بيداره!

    در واقع نفس را بايد جوري تربيت كرد و با او مدارا كرد كه زمين نخوريم يعني نفس را نبايد خسته كرد .

    مثلا اذكار را در شرايطي ذكر كرد كه اهميت اون را دانست و مايل به خواندن آن بود . يعني اين اذكار دلي باشد و طوري باشد كه بعد از گفتن ان ذكر يك رقت قلب و صفاي روحي در تو ايجاد شود .

    توجه كنيد :

    ظاهر عالم ، ملك يا دنيا ناميده مي شود و همينطور اين ظاهر عالم باطني دارد كه ملكوت يا آخرت خوانده مي شود .

    سوره روم ، آيه 7 خداوند مي فرمايد : يعلمون ظاهراً ... و هم عن الاخره هم غافلون : از ظاهري آگاهند ... و از آخرت غافللند . ( در اين ايه ، آخرت نقطه مقابل ظاهر قرار داده شده است ، يعني باطن . ) بنابر اين انسان نيز به عنوان يكي از موحودات عالم ، ظاهر و ملكي دارد و باطن و ملكوتي .

    با دقت در آيه شريفه : او لم ينظروا في ملكوت السموات و الارض : آيا مردمان به ملكوت آسمانها و زمين نظر نمي كنند ؟ مي توان در يافت كه چنين ديده ملكوت نگر و باطن بيني در تمامي انسانها وجود دارد ؛ زيرا اگر ديده اي كه بتواند به ملكوت نظر كند در /انها نبود ، چنين توقعي از آنان به جا نبود .

    امام صادق عليه السلام مي فرمايند :

    ان الله تبارك و تعالي اذا اراد بعبد خيرا نكت في قلبه نكته من نور و فتح مسامع قلبه : هنگامي كه خداي تبارك و تعالي نسبت به بنده اي اراده نيك نمايد نوري در دل او مي افكند و گوش هاي دل او را مي گشايد .

    آنچه اكثريت انسانها را از قدرت مشاهده و ادراك ملكوت و باطن عالم محرم ساخته و حواس و ادراكات باطني آنها را از كار انداخته محبت و تعلق خاطر آنان به دنيا و مسحور و مفتون و غرق توجه به دنيا شدن آنها ست .

    به دنبال دين بواطن و حقايق وجودي اجسام براي تفنن منع شده است ولي براي يقين خير .

    قرآن كريم مي فرمايد : واعبد ربك حتي ياتيك اليقين : پروردگارت را بندگي كن تا تو را يقين فرا رسد . در نتيجه اگر شخص با در پيش گرفتن راه عبادت و بندگي به يقين دست يابد حواس و ادراكات باطنيش فعال و بيدار شده و به ادراكات و احساس ملكوت عالم و مناظر اخروي ناي مي شود . علت توفيق حضرت ابراهيم عليه السلام در مشاهده ملكوت آسمانها و زمين همين يقين بوده است .

    همچنين

    از ا/نجا كه امام ، صاحب الامر و ولي امر و همان وجه الله است كه تمامي اوليائ الهي بدان روي دارند ع كسي كه به عالم امر راه يافته است به ديده دل و شهود باطني در سراسر عالم امام را حاضر و ظاهر مي بيند .

    مومناني كه در طلب نيل به شهود بر آمده اند و هم /اهنگ با پيامبر اعظم ( ص ) تمناي اللهم ارني الايائ كما هي : خدايا چيزها را با حقيقت وج.وديشان به من بنمايان ؛ نموده اند ، روي كردشان به دين زمينه ساز پيدايش عرفان است .

    ذكر

    وقتي ذكر ميگوئيم منظور ياد است، اون چيزي كه گفته مي شود ورد است. ذكر وقتي صورت كلمه به خود مي گيرد ورد مي شود، لذا وقتي از ذكر صحبت ميكنيم منظور همان توجه قلبي و به يادبودن است.

    ضرورت تذكر

    تذكر يعني به ياد آوردن، ما در عالم كثرت زندگي ميكنيم و طبيعت عالم كثرت غفلت زايي است. عالم طبيعت عالم خاكه و كسايي كه تو دنيا مشغول بازي با چيزهاي دنيايي هستند، در واقع دارند خاكبازي ميكنند، با پست و مقامش، با شهرتش، با لذت و شهوتش با پول و ثروتش، اينها در واقع دارند خاكبازي ميكنند ... وقتي هم كه آدم خاكبازي كرد، خب گرد و خاك بپا ميشه، اين گرد و غبار كه گرد وغبار غفلت و معصيته تو فضاي اين عالم كثرت پخشه؛ لذا اين گرد و غبار هم رو تن و روح و دل اون كسايي ميشينه كه هم خودشون مشغول بازيند ... و هم آدمهايي كه اهل دنيا نيستند اهل بازيهاي دنيوي نيستند، دنبال ثروت اندوختن و مقام كسب كردن، نام پيدا كردن و لذت جويي كردن نيستند، اما به هر حال در جمع مردم اين عالم طبيعت دارند زندگي ميكنند، اين گرد و غبار روي روح و دل ميشينه ... خب اگر اين گرد و غبار غفلت و معصيت رو همانطور كه تدريجاً داره ميشينه پاك كنن روح اون زنده بودن و شفافيت و زنده بودن خودش رو حفظ ميكنه، اما اگز اين كار رو نكنن اين گرد و غبار مياد روي روح ها و دلها ميشينه، انسان دچار نوعي دلمردگي ميشه، اون حالت لطلفت و حساسيت و طراوت و شادابي روح از بين ميره ...

    مضمون حديثي از پيامبر نقل شده كه فرمود: قلب من هم غبارروبي ميخواد، فلذا من در هر روز 70 بار استغفار ميكنم تا اين غباري كه روي روح و جان من نشسته، پاك بشه!

    غباري كه روي روح رسول ا.. ميشينه غير از غباريه كه روي روح من و شما ميشينه، اونجا اصلاً فضا يه فضاي ديگه اس ... به هر حال همين توجه به عالم كثرت براي روح آدم غباره ... زندگي در اين عالم غفلت زاست و بايد همانطور كه غبار دائماً ميشينه، دائماً هم غبارروبي بشه ... غبار معصيت ميشينه چه بخواهميم و چه نخواهيم، ولو انسان باتقوا، ولو انسان پاك و اهل ورع باشه ... همين زندگي در اين عالم صحنه هايي رو ناخواسته پيش روي چشم مياره كه غباريست بر دل ...حرم دل نياز به غبارروبي داره، نياز به تذكر داره، نياز به يادآوري داره ...

    سلام دوست عزيز

    ممنون كه سر زدين .

    سوالتي رو مطرح كرده بودين و با استناد به كتابهاي استاد براتون يه مطالبي را عنوان كردم .

    اگه خدا قبول كه بنده يكي از شاگردان كوچك استاد هستم و انعكاس دهنده مطالب استاد .

    با سلام

    با عرض معذرت كه دير شد

    اما راجع به سوال... استاد در خصوص ذكر هيچ وقت تا به حال دستورالعملي به كسي نفرموده اند.

    و مي فرمايند خيلي زود است و فقط انجام واجبات و ترك محرمات اما ايشان مي فرمايند عرفا مستحب و يا مكروهي ندارند به اين معني كه مستحبات بر آنها واجب و مكروهات بر آنها حرام است.

    ممنون كه به ما سر مي زنيد.

    يا علي مدد

     <      1   2   3   4   5    >>    >