دوست خوبم سلام :
قبل از هر چيز شهدت اما صادق (ع) را تسليت عرض مي کنم.
واما
مطالبي که در غالب اعتقادات ديني مطرح مي شود، يقينا از حساسيت بالايي بر خوردار مي باشد . چه درنوع مطالب وچه در نحوه بيان آن.
ديگر آنکه باتوجه باينکه هدف از تمام اين تلاش هاتاثيرگذاري روي افراداست و بيشتر مخاطبانتان نسل جوان هستند ، مي طلبد تا زبان سخن گفتن با اين نسل لحاظ شود. مثلا مطالبي که از ائمه(ع) نقل مي کني اگر گاهاموضوعاتي باشد که خارج از حالت تعبد و.تسليم باشد ، خالي از لطف نخواهد بود.(چه بهتر که سلسله مباحث هم باشد). ديگر آنکه مطرح کردن مباحثي چون "معرفت يا تسليم" از دو زاويه مي شود بآن نگاه کرد.
اول: مطالبي که مطرح مي شود (باعرض پوزش) حالت آمريت دارد . اين نگاه براي کسي که تسليم است يک
نوع ارزش تلقي شده وجذابيت دارد، اما تلاش براين است که بيراهه را براه بياوريم .اينجا زبان ديگري مطلبد. زباني که راه معرفت وتسليم را باوشناسانده تا از راه تعقل به عشق برسد و درعطش عشق بسوزد تا طعم شيرين معرفت وتسليم را درک نمايد.
دوم : نحوه بيان مطلب از کلام امام است .باتوجه باينکه متن عربي در پايان مطلب مي آيد ، ضرورتي ندارد که از ترجمه هاي تحت الفظي استفاده نماييد اينگونه ترجمه ها دست نويسنده را در برداشت روان ونو از مطلب مي بندد. در اين صورت چون سعي در اختصار گويي داري ، (که بايد همينطور باشد) فرصتي براي تشريح موضوع باقي نمي ماند.
از زياده گويي ورک گويي پوزش مي خواهم. هدف جز بهتر شدن کار( وبهتر از آن نتيجه کار) چيزي ديگري نيست. در ضمن مطلب (نفس مردان خداکيمياست ) بسيلر جالب است . اي کاش در قالب خاطرات ونقلها مطالب بيشتري
بيان مي کردي تا قصه هاي از اين دست که هميشه از قرن هاي قبل نشخوار مي شه ، از عصر امروزي هم چيزي براي گفتن باشه
پاينده باشي ..