سلام به شما
قبل از اينکه متنتون رو بخونم ميخواستم اول يه عذرخواهي بابت اين همه سرنزدن داشته باشم ولي با خوندن متنتون ... با قياس کردن مطالب شما با خودم و کارهام... همه ي حرفهام يادم رفت ...
درسته ... هممون اينطوري هستيم ...از طرف خودم ميگم ... انگار از خدا طلبکاريم ... تا چيزي بهمون ميده ، تا گره اي از مشکلاتمون باز ميکنه يادمون ميره همون آدمهايي بوديم که توي سختي با اشک و ناله مي رفتيم به درگاهش ...
ميخوايم براي کارهايي که خدا بهمون ميگه انجام نديم هم تبصره و قانون بذاريم ...نميدونم اين مواقع انصافمون کجا ميره ...به قول شما همش يه اما توي کارمونه کي بشه که اين اما آوردن ها يه بار کار دستمون بده ، فقط خود ِ خدا ميدونه و بس ...
اللهم عجل لوليك الفرج و العافية و النصر و اجعلنا من اعوانه و انصاره و شيعته
يا حق ...