ياد تابلوهايي به خير که راه جاودانگي را مشخص مي کرد ياد جزيره مجنون به خير که شاهد جنون عشق بود ياد دو کوهه به خير که اولين قد مگاه عشاق بود فکه که مبدا مقصد بود ياد کانالهايي به خير که گنداب خود نمايي دران جريان نداشت ياد مين به خير که سکوي پرواز بود ياد گلوله ها به خير که قاصد وصل بودند ياد خمپارها به خير که پيام وصل بهمراه داشت ياد قمقمه ها بخير که اب حيات از آنها مي جوشيد و پايان نداشت ياد کلا ه آهني بخير که نگهبان دنيايي از معنا بود ياد چفيه بخير که علامت زهد بود وبر آورنده بسياري از نيازها ياد سربند که دشمن از ترسش پا به فرار مي گذاشت ياد کوله پشتي به خير که بساط آخرت در آن گرد مي آمد ياد پلاک بخير که شماره پروازبود ياد فهميده ها بخير که قبل از تکليف تشيع شد ند ياد غواصاني بخير که در اعماق آب ، مرواريد وصل تو را به تور انداختند ياد کمرهايي بخير که در راه خدا تا آخر به صند لي چرخدار تکيه زد ياد بد نهايي بخير که تکه تکه شد ند و ذره ذره به احد يت پيوستند ياد باد آن روزگاران ياد باد درود بر شمادرود بر حزب اللهالتماس دعابرادر کوچکتان حسين