• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : سوغات مشهد!
  • نظرات : 16 خصوصي ، 135 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    نجواهاي دکتر چمران با خداي بزرگ

    خدايا

    عذر ميخواهم از اين که بخود اجازه ميدهم که با تو راز و نياز کنم

    عذر ميخواهم که ادعا هاي زياد دارم در مقابل تو اظهار وجود ميکنم

    در حالي که خوب ميدانم وجود من ضائيده ي اراده من نيست و بدون خواسته ي تو هيچ و پوچم ,

    عجيب آنکه

    از خود ميگويم

    منم ميزنم

    خواهش دارم و آرزو ميکنم

    خدايا...

    تو مرا عشق کردي که در قلب عشاق بسوزم

    تو مرا اشک کردي که در چشم يتيمان بجوشم

    تو مرا آه کردي که از سينه ي بيوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم

    تو مرا فرياد کردي که کلمه ي حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمايم

    تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتي

    تو مرا به آتش عشق سوختي

    تو مرا در توفان حوادث پرداختي , در کوره ي غم و درد گداختي

    تو مرا در درياي مصيبتو بلا غرق کردي

    و در کويره فقر و هرمان و تنهائي سوزاندي.

    خدايا ...

    تو به من

    پوچيه لذات زود گذر را نمودي

    ناپايداري روزگار را نشان دادي

    لذت مبارزه را چشاندي

    ارزش شهادت را آموختي