به دستهاي خود نگاه ميكنم كه از سپيده تا تا غروب هزار كاغذ سپيد را سياه ميكند هزار لحظه عزيز را تباه ميكند مرا فريب ميدهد تو را فريب ميدهد گناه ميكند! چرا سپيد را سياه ميكند؟