نمي دونم چه حكمتي بود دربه در اين بودم دردودل يكي با آقا را بشونم و خودمو قاطي كنم . راهو گم كرده بودن كه سر از اينجا در آوردم
نمي دونم چرا مي گنم آقا يار ندار ه پس اينا كه دارن بال بال مي زنن كيه اند