سلام ..عشق ها دروغند ...چه غم انگيز ...
آيا خدا پناهي براي من است ؟
جاده ي عشق ....
مرا داد و ستدي با دنياي دنيا ييان نيست
حتي اين گوش و چشم و زبان و تنم را گر هواي حقيقت جويي نداشته باشند ارزاني آنها مي کنم ، مرا هواي چرخش در ماورا ي کائنات است ...
چرا آگاه نمي شويد ..؟
بايد تا جايي پيش رفت که دل ،قادر به الهام گيري و مکالمه با خدا گردد..
.و اينها همه تاثير شگرف و ويژگي بسيار عجيب ياد حقيقت واحد ،
يعني خداي گمگشته ي روزگار است ...
....دوست عزيز آقاي محمدعلي ،واقعا ممنون كه به وبلاگم سر مي زني ... لطف مي كني ...
به نظر شما ميشه به جايي رسيد ؟ منظورم آيا ميشه به يقيني كه هست يقين پيدا كرد ؟
آيا كمالي هست ؟
آيا مهمّه؟
قلب من ...
يا حسين