برادر خوب و بزرگوارم سلام ...
يه دنيا ممنون و متشکرم از لطف و محبت هميشگي تون . زبانم قاصره در مقابل محبت هاي شما چيزي بگه جز ارزوي بهترين ها براي شما ...
چه زود دير ميشه ... بازم دير رسيدم ... احتمالا تا حالا تشريف برديد انشالله كامنت منو بعد از برگشتن مي خونيد ... بازم ميگم خوش به سعادتتون كه امام رضا اينقدر دوستون داره ... بازم ميگم منم دلم هواي آقا رو كرده ... باز حرف از مشهد و ملكوت و راز و نياز و امام رضا و گنبد طلاعيش . باز من بند دلم پاره شد و چشمم اسير نور هزاران ستاره شد . برام دعا مي كني ؟ خدا كنه تو اون لحظه هاي ناب به ياد ماندني من فراموش نكني . فراموش مي كني ؟
پيشا پيش زيات قبول ميگم انشالله كه در اون لحظه هاي ملكوتي بهرتين استفاده رو ببريد .
متن تون رو خوندم مثل هميشه پر معنا و قابل تامل بود
کاش فقط يک لحظه....فقط يک لحظه.....دست از کارامون بکشيم ....... يک لحظه
وايستيم ....فکر کنيم که چي کار کرديم ؟.......چي کار داريم مي کنيم.........با اين کارا
به کجا مي خوا يم برسيم ؟......
خدايا پناه ميبرم به تو ...
پناه ميبرم به خداي صبح روشن ...
پيشا پيش فرا رسيدن نوروز ، فرا رسيدن سال نو همراه با فرا رسيدن يکدلي و همرنگي را به شما و خانواده محترمتان تبريک مي گويم .
پس بياييم به همراه هم غبار کينه ها رو از دلها بزدائيم و عطر دوستي و عشق رو به دلها بپاشيم ،
اميدوارم در سال جديد سالي پر از عشق و اميد و نشاط برايتان باشد .
از خدا مي خواهم كه با يك نظر كه حال ها رو منقلب مي كنه سال نو حال همه ما رو به نيكوترين شكل ممكن برگرداند !
راستي من باز پيدام شد .
در آستانه بهار ايستاده ام ....
با دستي پر از اميد و چشماني لبريز از اشك شوق ...
در جاده زندگي قدم مي زنم ...
جاده اي نه چندان صاف و هموار ...
با پيچ هاي تند و ناگهاني ...
و دو راهي هاي غير منتظره ....