• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : ز خجالت چه كنم؟!
  • نظرات : 18 خصوصي ، 66 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اي علي!
    من آمده‌ام که بر حال زار خود گريه کنم، زيرا تو بزرگتر از آني که به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!...
    خوش داشتم که وجود غم‌آلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي.
    مي‌خواستم که پرده‌هاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) مي‌گذرد، بر تو نشان دهم و کينه‌ها و حقه‌ها و تهمت‌ها و دسيسه‌بازي‌هاي کثيفي را که از زمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم
    اي علي!

    تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم.
    همه ابعاد روحي و معنوي خود را نمي‌دانستم.
    تو دريچه‌اي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتي‌ها و زيبايي‌هاي آن را به من نشان دادي.
    اي علي!

    اي علي!

    نيک ياور آقاي محمد علي
    در اين شبهاي عزيز هر وقت دلتون گرفت اين بنده عاصي رو از دعاي خيرتون بي بهره نگذاريد