• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : گوشت مردار!
  • نظرات : 9 خصوصي ، 38 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام برادر بزرگوارم

    غير از اين هم انتظار نمي رفت كه پس از زبان سرخ از گناهان زبان

    شروع كنيد ؛خوب ادامه داده ايد و انشا الله پربارتر بنويسيد . غيبت را

    سرچ(ببخشيد همان جستجو )كردم ديدم مطالب مفيدي هست كه

    البته چون نوشته شما ادامه دارد بخشي از آن را مي آورم ؛و مطمئنا

    شما كاملتر به غيبت هاي موجه اشاره خواهيد كرد

    بايد توجه داشت که تحقق غيبت فقط به واسطه‌ي زبان نيست بلکه

    غير از گفتار بوسيله‌ي نوشتن و ايماء و اشاره و حرکت چشم و اعضاي

    ديگر و هر چيزي که مقصود را بفهماند نيز محقق مي‌شود و به همين

    خاطر است که گفته‌اند:

    قلم،زبان دوم انسان است. در حديثي از امام صادق عليه‌السلام در

    باره‌ي تعريف غيبت مي‌خوانيم که:

    غيبت آن است که در باره برادر مسلمانت چيزي بگويي که خداوند آن را

    بر او مستور داشته است و نيز فرموده اند :کسي که در روابطش با

    مردم ستم نکند، و در سخناني که مي‌گويد به مردم دروغ نگويد و از

    وعده‌هايش تخلف نجويد چنين کسي غيبتش حرام و شخصيت کامل و

    عدالت او ظاهر و اخوتش واجب است. هم ايشان مي‌فرمايد:

    هنگامي که فاسق تظاهر به فسق کند نه احترامي دارد و نه غيبتي

    و در حديث ديگري از امام رضا (عليه‌السلام) مي‌خوانيم :

    من القي جلباب الحياء فلا غيبه له

    کسي که چادر حيا را از سر بر‌گيرد غيبت ندارد

    احاديث متعدد به خوبي نشان مي‌دهد که اگر شخصي گناه کند و

    مستور باشد، غيبت او جايز نيست و غيبت شخص متظاهر به فسق

    نيز در خصوص آن عملي که تظاهر به آن مي‌کند جايز است نه نسبت

    به تمام اعمالش