سلام
محمد علي من پستت رو خونده بودم ولي امروز يه بار ديگه هم به خاطر گفته شما خوندم
يه بار ديگه مرور مي کنيم :( از ديدگاه مردم عادي که اکثريت رو تشکيل ميدن )
ما از بچگي به خاخام هاي يهود مي گيم خاخام و به روحاني مي گيم روحاني و آخوند.
و تا حالا نشنيده بودم که به خاخام يهود بگن آخوند. به قول دوستمون نام اخوند كه انحصاراً به شيعيان منتصب مي باشد بنظر ميرسد اين تشبيه با جامعه ي روحانيان يهودي دور از انصاف باشد و نيازمند قدري شفاف سازي است .
خوب منه نوعي يه خواننده عامي از قشر اکثريت مردم بذار ببينم چي تصور مي کنه :
اول پست ميام مي بينم نوشته آخوندها ( با همون ذهن که آخوند به روحاني مي گن نه خاخام هاي يهود چون تا حالا جايي نشنيديم)بدرد نمي خورند از خودم مي پرسم چرا ؟ تازه ادامه مطلب نوشته :
اومدم و گفتم ميرم به بعضي روحانيون محترمي که اين وبلاگ رو ميخونند ايميل ميزنم و ميگم از خودتون دفاع کنيد بازم اينجا اشاره شده که (روحاني) نگفته مي رم به بعضي خاخام هاي يهود ايميل مي زنم مي گم از خودتون دفاع کنيد.خوب ذهنيت من اين مي شه که منظور نويسند روحانيست و اينکه که چرا آخوند بدرد
نمي خوره .؟؟؟؟؟؟!!!!!!
پايين پست :
در مورد خاخام هاي يهود و انحراف و بدبختي هاي که بر سر ملتشون آوردند بحث مي شه. و اينکه نه تنها دنياي اونو را گرفتن بلکه آخرت رو هم گرفتن.
تا اينجا
اينطور تصور مي شه که نويسنده اين دوتا را با هم مقايسه کرده و به اين نتيجه رسيده پس به دلايل بالا که اشاره شده آخوند ها و روحانيت هم بدرد ما نمي خوره
اين تا اينجاي قضيه
حال اگه خواننده يه کم بيشتر حوصله کنه متوجه مي شه که نويسند از برهان خلف استفاده کرده از نقض خاخام ها خواسته روحانيت ما رو تاييد کنه
که اين لقمه رو دور دهن پيچيدن است و نه تنها اين دو قضيه هيچ ربطي به هم ندارند نمي دانم خواننده چطور بايد به اين نتيجه برسد؟؟؟
خوب آقا محمد علي ديدي مردم اکثرا اونطورين.
يه چيز بگم هر موقع مطلبي نوشتي از ديد اکثر نگاه کن و اين که چه برداشتي مي شه و خداي نکرده موجب گمراهي کسي نشود. چون مسئوليم.
يا علي