• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : دين و عقل
  • نظرات : 5 خصوصي ، 68 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام محمد علي عزيز

    از ديدن نامت در وبلاگم لبخندي به روي لبام نشست مهم نيست كه هر كدوم ما چه فكري مي كنيم مهم اينه كه همه داريم دست و پا مي زنيم يه چيزايي بفهميم.

    گفتي ارتباط با افرادي كه به طور كامل روح يافته هستند امكان پذير نيست. بايد بگم كساني كه روح يافته كامل هستن خدا در وجود اونا داره فرمانروايي ميكنه و نفسي براشون باقي نمونده. اين افراد در فرهنگ هاي مختلف به نام هاي مختلفي ناميده ميشن. بودا- كريشنا- مسيح- علي (ع) ... اين ها تجسم روح خدا در روي زمين هستن كه در هر زمان فقط يكي از اونا در زمين هست اين افراد از چشم نامحرمان پنهانند اگر چه آن ها مي توانند بر منكران و ترديدكنندگان خود را آشكار كنند ولي اين كارو نمي كنند چون اون افراد ظرفيت ديدن اونا رو ندارن و نابود ميشن. مثل اين كه يك لامپ ضعيف رو يكباره جريان برقي قوي با ولتاژي بالا بهش وارد كنند مسلماً مي سوزه. اين جور افراد در اسرار پيچيده شدن و بايد كشف شون كرد. هرگز جار نمي زنن كه كي هستن به دنبال پيرو نيستن چون ميان روي زمين افرادي رو در زمان آخر با خود ببرن. در جايي خوندم كه اين ها راه را براي اومدن رهبران اديان ديگه هموار مي كنن و در عين آشكاري پنهانند. مثل يك آدم معمولي. مانند خضر كه مورد علاقه تو هم هست. تنها عاشقان و تسليم شدگان و وفاداران به روح خدا قادر به شناخت چنين افرادي هستند و اين بستگي به وضعيت قلب و درجه خلوص و سلامت قلب ما داره.

    براي شناخت افراد واجد شرايط در بيرون بايد اول با روح خود هماهنگ بشيم و شناخت بيشتري از خودمون داشته باشيم والا سال ها وقت خود را با معلميني معمولي كه فقط دانش اكتسابيشون از ما بيشتره تلف مي كنيم.

    بايد باور كنيم كه خدا با ماست. نه اين كه چون فقط شنيديم كه خدا از رگ گردن به ما نزديك تره الكي تكرارش كنيم. بايد حضور خدا رو در زندگي مون درك تجربه و احساس كنيم.با اون زندگي كنيم و بدون اون آب نخوريم يعني همش به يادش باشيم و با مشورت اون كارامونو انجام بديم هر چه با ايمان بيشتري با خود تكرار كنيم كه خدا با ماست اون بيشتر حضور خودشو در ما و در بيرون از ما آشكار مي كنه . وقتي به اين مرحله رسيديم كه تمام بدبختي ها و مصائب و مشكلات ما به دليل غفلت از حضور خداونده اونوقت دست از تصميم گيري با عقل ناقصومون برمي داريم و زندگي و سرنوشت مونو به دست او مي سپاريم وقتي به اين استيصال رسيديم خدا خودشو در زندگي مون آشكار مي كنه. چه آشكاري... مسئله فقط ايمان- توجه - خيره شدن به هدفه. مي گويند خدا غروري عظيم داره و ميگه فقط بايد مال من باشي نه اين كه با من حرف بزني و سرت طرف ديگه باشه. ما براي شناخت خدا زيادي نبايد مغزمونو از دانش هاي ديگرون پر كنيم اونوقت جاي براي افكار ناب و دست اول باقي نمي مونه. بايد ساده باشيم و با خلوص با او زندگي كنيم. اونوقت اين زندگي زندگي حقيقيه نه توهمي.

    ببخشيد نمي دونم چي نوشتم جا كمه وقت كمه عجله ام هم زياده...

    تا بعد...