سلام دوست خوبم .
وب خوبي داري . جالب و متنوع .
زندان جان است اين جهان ، بر وي هوي ، قفل و دهان
بازوي خيبــــــــــــــــــــــر گير کو ؟ تا قفل و زندان بشکنم
با تيغ مهر مرتضــــــــــــــــــــــــــــــــــي گردن زنم بوبكر را
هم ســـــــــر ببرم از عمر ، هم پــــــــاي عثمان بشكنم
من هم به روزم ، با مطلبي با عنوان :
" مباحثه امام صادق با سفيان ثوري و دار و دسته اش ( متصوّفه )
منتظرت هستم . اگر با تبادل لينك موافقي بگو .
با عرض سلام و تشكر :
لعن جناب شيخين ( ابوبكر - عمر ) توسط رسول خدا (ص) صورت گرفته است . پيامبر عظيم الشان سپاه اسامه را آماده نمودند و با بود شيخين اسامه جوان را رهبر و پيشوا قرار دادند و لعنت فرستادند بر كساني كه از سپاه اسامه سرپيچي كنند و از آن جدا شوند . بنابر اين ما هم به تاسي از پيامبر گرامي اسلام (ص) هميشه آنها را لعن نموده و خواهيم نمود .
به اميد ظهور امام زمان عليه السلام كه انتقام سيلي مادرش بي بي مظلومه دو عالم خانم فاطمه زهرا ( س ) را بگيرد . انشاءا... به اميد آن روز
احمق خان!
اين اراجيف را كدوم احمقي بهت نشون داده؟ تو كدوم كتاب نمونه شو ديدي؟ توي احمق اصلاً تا حالا نهج البلاغه را دستت گرفتي بخوني(البته بدون پرانتزاش) يعني همون فرمايشات علي.
نه اراجيف آقايا كه داخل پرانتز نوشته اند؟
واي بر شما؟
سلام . از نظرات شما متشكرم . حتما كاربرديشون مي كنم . اميد وارم
موفق باشيد . ما تازه كار هستيم . ما را بيشتر راهنمايي كنيد.
مفداد
با نام خدا و سلام
از من خواسته بودي در خصوص تفاوت لعن و سب سخني بگويم. من در وبلاگ شما پست مناسبي نديدم كه در اين زمينه سخني بگويم. شما لطف بفرماييد در وبلاگ من كه ضمن بحث «عاشقي اساس وحدت امت اسلامي» آورده ام كه لعن و سب در حال حاضر مترادف تلقي مي شود، نظر بدهيد تا بحث را دنبال كنيم.
موفق باشي و عاشق
ممنون از سخنانتون. من هيچ كدوم از آسمانيهاي شما نيستم! دليلي هم ندارم كه اثبات كنم آنها نيستم. آسمان حس نوستالژيكي براي من داره. (البته اگه قبلا اين اسم بوده بفرماييد عوض كنم كه اشتباه نگيريد)
منظوره خانم مريم از وسط نداشتن را نفهميدم، اگر توضيح بدهند ممنون ميشم. اين سني ها هم نيستند كه جنگ ميخواهند بلكه گروهي از آنها هستند
اما خدا هم ظالم رو لعن ميفرسته... خدا هم بعد از راهنمايي و تمام كردن نعمت و بعد از سركشي كردن از حق لعن ميگه.
به اميد روزي كه بشر بتونه در صلح و آرامش زندگي كنه .
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و اخر تابع له عل ذلك...اللهم العنهم جميعا.
اگر بخوايم وسط باشيم و نه اين قطب نه اون قطب ميشه همون اتفاقي كه در صدر تاريخ مسلمونا افتاد...
اين به اين معني كه يك عادل خانه نشين ميشه و ....
در كل نظرم اينه كه مردم بايد به اون بينش برسن كه خودشون با تشخيص يكي مثل اميرالمومنين رو انتخاب كنن.تا اون بينش نباشه ... سني ميگه شيعه بكشن..جنگ باشه .. خونريزي... دعوا .. تفرقه و الي آخر...
حرفاي آسمان رو خوندم.جالب بود. البته شايد همه سني ها در زمره هذا يوم فرحت به آل زياد و ال مروان ... قرار نگيرن.. اما يادمون باشه وسط نداريم...اين وسط بازي نيست كه يكي نخودي باشه. يا سياه يا سفيد!
سلام به همه
براي نخستين بار است که در اين وبلاگ نظر ميدهم. بدليل مشغله هاي کاريم، تابحال فقط مطالب را مطالعه ميکردم. اما بحث جنجالي حال حاضر مرا به اين ورطه کشاند که نظر دهم. چراکه به کرات در اين موضوع با خويشاوندان و دوستانم گفتگو داشته ام.
سالها تحت آموزش مکتب شيعه بودم تا به اين روايت امام علي (ع) (با مضمون) «دينتان را از اشخاص مگيريد چون با اشخاص از دست ميدهيد» برخورد کردم، لذا مدتي نه چندان کوتاه را سراغ آزاد انديشي رفتم که ببينم دگران چه ميگويند. نميخواهم ادعا کنم که با متديننان از اديان و مذاهب ديگر برخورد زيادي داشته ام اما طي 10 سال گذشته بدون هيچ تعصبي نسبت به شيعه با اعتقادات مسيحيان، بوداييان، اهل سنت اعم از وهابي، شافعي، حنفي، مالکي، زرتشتيان، و حتي بهاييان و فلاسفه و عرفاي اسلامي آشنا شدم. امروز با جرات ميتوانم بگويم که منطقاً و عقلاً ميتوان دريافت که شيعه ناب ترين و حقيقي ترين اعتقاد را دارد، هرچند که بعضاً برخي از اعتقادات اين مذهب در دين اسلام در حيطۀ عقل بشر نميگنجد. شايد نيازي به طرح اين مباحث نبود اما ميخواستم خاستگاه تفکرم نسبت به موضوع مورد بحث را بدانيد:
هر موجود زنده اي اگر در معرض خطر قرار گيرد از خود غريزتاً دفاع ميکند. گروهي که امروزه به اهل سنت شناخته ميشوند همه شامل «اليوم فرحت به آل زياد و آل مروان...» قرار نميگيرند. نميخواهم بحث مستضعفين را مطرح کنم بلکه همه انسانهاي غير شيعه، شقي و مستحق انکار نيستند. در خويشاوندان ما سني هايي هستند که شايستۀ احترام و منش نيک هستند. در عين حال ارهابيوني را در عراق مي بينيم که معتقدند اگر10، 12 نفر از شيعيان را بکشند به بهشت ميروند. در عربستان هم همگان ديده اند که يک گروهک وهابي (واقعا گروهکي هستند که قدرت مذهبي را در دست دارند (خود ملک عبدالله ظاهرا مخالف تندرويهاي وهابيون است)) چه ازار و اذيتهايي به شيعيان ميکنند و چه تهمتهايي که روا نميدارند! خوب عقلا ما نبايد از خود در مقابل اين گروه خشن دفاع کنيم؟ آيا بايد ساکت بنشينيم و دم از وحدت بزنيم؟ آيا چون ما به لحاظ موقعيت حاد سياسي کشورمان و در دست نداشتن ابزارهاي ابراز قدرت، به بهانۀ وحدت اسلامي با اين تندروها کنار بياييم؟ و آنها چون قدرت را در دست دارند هر کاري دلشان خواست بکنند؟ من گمان ميکنم که با هرکسي نميتوان متحد شد! اين شرط عقل است.
و معتقدم لعن و نفرين از واجبات نيست، اما نبايد به هيچ وجه ترک شود. چرا که کساني که به عناد با ائمۀ اطهار بر آمده اند به ادلۀ نقلي و عقلي که بر همگان واضح است مستحق برائت هستند. اما مسئله اينجاست، امروز که ما شيعيان رسانه ها و بنگاههاي قدرت را در اختيار نداريم نبايد به گونه اي رفتار کنيم که موجب خفت و خار کردن اهل بيت شويم! لعن دشمنان اهل بيت را ميکنيم اما نه به گونه اي که موجب مرض شود و آنها از اين رفتار ما حداکثر سوء استفاده را کنند. در موضعش اين لعن را جلوه مي دهيم و در موضعش مخفي ميکنيم. مومن بايد زيرک و سياستمدار باشد و گرنه تا به امروز شيعه دوام نمي آورد. به اميد ظهور صاحب عصر و زمان که بيايند و اسلام را تجديد حيات کنند
.
مخلص کلام: به نظرم اين درست نيست که به خاطر وحدت، و اوضاع آشفته جهاني، يک عقيده را پاک کنار گذاريم. اما بايد به موقع آن را استفاده کنيم و اين سنت را سينه به سينه منتقل کنيم.
خوشحال ميشوم که مواضعم نقد شود. اميدوارم در مباحث بيشتر شرکت کنم.
اللهم العن الاول ظالم ظلم حق محمد وال محمد و آخر تابع له ...
ماشالله كامنتها همه طولانين ايندفعه! اين بديهيست كه هر انساني هم تبري داره هم تولي..هم دافعه هم جاذبه . انسان هر چقدر ايمانش قوي تر تبري و تولي هم محكم تر. اما يادمون باشه كه خوده اميرالمومنين هم جلو چشمش همسرشو از بين بردن ولي به خاطر اسلام سكوت كرد.
اونهمه غيرت ايستاد و جلوي چشم خودش؛ حضرت زهرا سلام الله و فرزندشو از دست داد. اونهمه بزرگي سكوت كرد و شبانه مراسم تدفين همسرشو گرفت.در خونشو به آتش كشيدند و خانه نشين شد.