• وبلاگ : وبلاگ ايران اسلام
  • يادداشت : غدير ثاني
  • نظرات : 8 خصوصي ، 96 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ... مطالب وبلاگ شما و نظرات داده شده را خواندم ... به نظرم اگر قرار باشد بخواهيم شيعيان يا سنيان را با اسلام آشنا سازيم اول كاري كه مي كنيم بايد اين باشد كه آنها را با قرآن و معنويت و اخلاص و عفاف آشنا كنيم كه اكثريت با قرآن يا نهج البلاغه آشنا نيستند و خيلي ها كاري با تقليد و اجتهاد و علما ندارند و خيلي ها اهل نماز و زكات و عبوديت نيستند و غالبا بسياري چه شيعه و چه سني مجذوب شياطين و مرعوب جاذبه هاي دنيوي شرق و غربند و ناراضي از اسلام و مسلماني . فكر نمي كنم كه كسي با چند روايت بتواند بگويد حقيقت تشيع را تنها او فهميده و ديگران شيعه قلابي هستند و از ولايت به دورند .... فكر نمي كنم كه لعن فرستادن به عمر و ابوبكر جزو مرامنامه شيعه و اصول عقيدتي آن باشد و اكثر مواردي كه لعن خلفا نقل شده دروغ و ساختگي است .... بحث انتقاد از خلفا كاملا درست است وايرادهاي سياسي و ديني بسياري به عملكرد خلفا وارد است . چنان كه به مسئولان كشور ما هم وارد است . اما اگر ما فرضا با دلايل علمي و روايي و قرآني بسيار اصيل نتيجه بگيريم كه لعن خلفا جزو اساس مسلماني يا تشيع است و اينها را بحث علمي و ديني تلقي كنيم . خوب اگر كساني از اهل تسنن همين كارها را عينا و متقابلا انجام داده باشند و با دلايل علمي و ديني و روايات بيشمار شيعيان را منحرف و منافق تلقي كنند ... كه متاسفانه هزاران هزار از اين كارها كرد ه اند . خوب نتيجه ؟ نتيجه روشن است . نهايتا بين مسلمانان چيزي جز شمشير حكومت نخواهد كرد . نتيجه همين گونه تحليل هاي به ظاهر ديني در جهان تسنن عمليات انتحاري فراواني است كه عليه شيعيان مظلوم اينجا و آنجا هر روز شاهدش هستيم . نتيجه عملي سخنان شما هم نوعي عمليات انتحاري براي انتقام از دار و دسته خلفا و گرفتن انتقام سيلي زهرا و ... است .... اما انتقام از كه و چه ... اما خوشبختانه هيچ عالم وزين و متين و برجسته اي از علماي معاصر شيعه به خصوص رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي (‌ادام الله ظله ) چنين سخناني در طي عمرشان بر زبان نياورده اند و مطمئنا شجاعت و غيرت و ولايت و تقوا و عشق به اهل بيت ايشان به هيچ وجه با شما قابل قياس نيست . خوب اگر شخصي كوچك ترين انتقاد ( به عقل ناقص خودش ) از ائمه بكند ما او را منحرف و بلكه كافر لقي مي كنيم و آن وقت انتظار داريم شخصيت هاي درجه يك سني را لعن و نفرين كنيم و بعد انتظار داشته باشيم با ما وحدت داشته باشند . شايد به قول خودتان مطالب شما حقيقت باشد اما حقايق بزرگتري هم هست كه نمي دانيد . به هر حال مهمترين علل علاقه جدايي طلبان سني و ترجيح دادن زندگي زير سايه آمريكا و دشمني توام با عقده و كينه با جمهوري اسلامي و خدمات بزرگ آن به اسلام و مسلمين همين بهانه ها و سخناني است از اين دست كه در وبلاگهاي متعدد زده مي شود . منتها فرقش اين است كه آنها بر اساس همين سخنان بهانه مي يابند شيعيان را تكفير كنند . ولي از آن طرف حجم فعاليت هاي به ظاهر علمي و روايي و قرآني و تاريخي كه در رد وتحقير و و اتهام زدن وتكفير شيعه كرده و مي كنند هزاران برابر اين قبيل اظهارات احساسي و عاطفي است . آن وقت بايد هزاران عالم بزرگ شيعه بيايد به آن سخنان كه ديگر شوخي و سرگرمي نيست بلكه بحث هاي زيركانه ودقيق و پرنكته و سوال برانگيز و در عين حال غلط ! است ، جواب بدهد . آنچه كه من از مقام معظم رهبري به ياد دارم اين است كه امسال را سال وجدت و انسجام ملي اعلام كرده اند و قبلا نيز بارها گفته اند كه در مواجهه با اهل تسنن خوبي هاي اهل بيت و فضايل آنها را بگوييد نه مطاعن خلفا را . اين خود بهترين روش جذب مردم به تشيع اصيل است . ضمنا مطالب شما در اين جا از تريبوني پخش مي شود كه صدايش در تمام نقاط جهان پخش مي شود نه در گوشه يك محله يا مسجد . از لحاظ شرعي و اخلاقي هم گفتن سخنان حق و راست فتنه انگيز خود گناهي نابخشوني است . چه رسد به سخناني كه در حق بودنش جاي بحث فراوان است . حتي اگر بحث تقيه را مطرح كنيم ، ائمه از من و شما كه نمي ترسيدند و از يزيدها هم هراسي نداشتند بلكه از بيم اختلاف و ايجاد دشمني بين طوايف مسلمان خيلي از مطالب را مطرح نمي كردند و اگر امروز بودند باز هم همان رويه را ادامه مي دادند . چون با همين رويه بود كه نه فقط شيعيان قم بلكه اكثريت جهان تسنن و بلكه جهان غير اسلامي را هم مجذوب خود ساخته بودند و خوشبختانه هنوز هم اين جاذبه ها به قوت خود باقي است . ما تنها در جوي آرام و محترمانه و كريمانه است كه مي توانيم با گفت و گوي منطقي اساس تشيع را تبيين نماييم و به روشن تر شده حقيقت كمك كنيم وگرنه بر جو ناآرامي كمك خواهيم كرد كه حقايق را بيش از پيش تاريك كرده و خواهند كرد .

    پاسخ

    سلام خدمت شما برادر گرامي. اول يک سئوال از شما مطرح ميکنم و آن اينکه شما شخصا به چند تا از وبلاگهاي اهل سنت وارد شديد؟ در طول مدت وبلاگ نويسي شما در اين وبلاگ و وبلاگ قبلي آيا وبلاگهاي اهل سنت را به زبانهاي ديگر مطالعه نموديد؟ جملات اول شما را قبول دارم اما اين را هم بايد پذيرفت که يک سايت يا يک وبلاگ يا حتي يک مطلب نميتواند همه ي طيفها را پوشش دهد. نميتوان اين ادعا را هم داشت که برخي از طيفها نيازي به مطلب ندارند. اما اينکه فرموديد لعن فرستادن جزو مرامنامه ي شيعه نيست رو متوجه نشدم که منظورتون از مرامنامه چيست. در اين باره شما رو به تفاسير روايي شيعه در آياتي که در آنها لعن بکار رفته است دعوت ميکنم. شما تا کنون در بين جماعت اهل سنت زندگي کرديد؟ آيا تا کنون با اهل سنت صحبت کرديد؟ عقايد آنها را راجع به شيعه ميدانيد. از صغير و کبيرشان! جاهل و عالمشان! ما متاسفانه برخي از اوقات مصالح سياسي جهان اسلام را که همان اتحاد در مقابل دشمنان است را با عقايد فردي که هر شيعه بايد براي خود داشته باشد قاطي ميکنيم و براي بدست آوردن يکي ، ديگري را فدا ميکنيم اما نبايد چنين باشد. همانطور که در گروه ايران اسلام هم اشاره داشتم شما به تريبون عمومي که در کل جهان پخش ميشود و جنبه اي سياسي و عمومي دارد نگاهي تنها نداشته باشيد. به مجالس خصوصي تمام مراجع شيعه (تاکيد "تمام" ميکنم چون برايم جالب بود که اين اطلاق عام، تمام طيفهاي عقيدتي شيعه را در بر دارد و استثنايي نديدم و نشنيدم) مراجعه بفرماييد و عملکرد آنها را در ايام عيدالزهرا ببينيد. از مقام معظم رهبري نام برديد. آيا اعتقاد ايشان را در مورد غاصبين ولايت اميرالمومنين ميدونيد؟ در برخي از سخنرانيهاي ايشان هم اين اعتقاد قابل دريافت است. چه رسد به مجالس خصوصي و اعتقادات قلبي که مطرح نمودم. کلامي که از زبان چند تن از مراجع شنيدم را برايتان نقل ميکنم که معتقد هستند روح ايمان ولايت اميرالمومنين است و خط بين اسلام و کفر همين ولايت است اما... اما براي حفظ مصالح اسلام کنون بايد وحدت را مد نظر داشت. ما براي حفظ وحدت بايد بگوييم که خداي ما با اهل سنت يکي است اما در چهارچوب عقايد فردي بايد بدانيم که حتي خداي ما با خداي اهل سنت که معتقد به تجسيم خداوند هستند يا خدايي که هر شب با الاغش بر روي بام انسانها ميايد تا روزي را تقسيم کند متفاوت است چرا که خداي ما منزه از تمام اين صفات است. ما براي حفظ وحدت بيان ميداريم که پيامبرمان يکي است اما در چهارچوب عقايد فردي بايد بدانيم که پيامبرمان نيز متفاوت است. پيامبر ما معصوم و به دور از هر اشتباه است اما پيامبر آنها صبح با حالت جنب به مسجد وارد ميشود و بعد از نماز يادش ميايد که غسل جنابت نکرده است! يا پيامبري است که زن خود را در ميان رقاصه هايي که به مدينه آمده اند به دوش ميکشد تا بهتر منظره را تماشا کند! (اين مطالب را اکنون در وبلاگ شبهاي پيشاور که لينکش در قسمت لينکها موجود است ميتوانيد بصورت مستند مشاهده کنيد)(شب گذشته مناظره‌اي را ميديدم که يکي از اهل سنت در برابر اين استدلال طرف شيعه در مورد "علي قسيم النار و الجنه" و ارائه‌ي تمام مأخذ حديث از کتب اهل سنت ، چنين گفت که درست که پيامبر اين کلام را به زبان آورده است اما پيامبر حق به زبان آوردن چنين کلامي را نداشته است!!!! پيامبري که معصوم نيست و ممکن است هر حرفي بزند و اين حرف را به زبان آورده (چون طرف سني نتوانست بگويد اين حديث را شيعيان ساخته اند) ولي او حق نداشته اين حرف را بزند!! پيامبر به هيچ وجه حق نداشته که چنين بگويد و اگر هم گفته است اشتباه کرده است!! "ميتونيد به سايت شبکه جهاني سلام مراجعه کنيد و مناظره‌ي ديشب دکتر قزويني با عبدالله رو ببينيد") براي حفظ وحدت بايد بگوييم که قبله‌ي ما يکي است اما در چهارچ