بسم رب المنتظر المهدی عـمری بـود که با غــم هجر تو زیستمشب تا سحر به شوق وصالت گریستم در پیشگاه قدس تو ای پادشاه حسنجز یک گدای عـاصی شرمنده چیستم؟ بی امـتحـان مــرا به گدایـی قبول کنچـون مـن گـدای خانهی غیر تو نیستم
تولدم مبارک!! عجب کلام عجیبی!! مبارک... مبارک... مبارک...!! چرا وقتی کسی به دنیا میاد باید تبریک بگیم؟ چرا وقتی سالگرد تولد یک نفر میشه تبریک میگیم؟!؟ تا حالا به این موضوع فکر کردید؟ وقتی کسی پا به این دنیا میذاره باید بهش تبریک گفت چرا که این لیاقت رو پیدا کرده که توسط خدا خلق بشه و به کمال برسه اما سالهای بعد چی؟؟
امروز که این جمله رو شنیدم نه تنها شاد نشدم بلکه تا چند دقیقه مات و مبهوت داشتم به خودم فکر میکردم... چند سال از عمرم گذشت و چقدر فرصت دارم؟ اونجایی که امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَاب همانا فرصتها مانند ابرها در حال گذر هستند!(بحارالانوار جلد68 صفحه337) تا جوون هستم میتونم صفات بد اخلاقی رو ترک کنم و صفات محسنه رو جایگزینش کنم اما سن که از یک حدی گذشت دیگه نمیشه کاری کرد.
میدونید منظور از نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا در آیهی 77 سورهی قصص چیه؟ امام صادق علیه السلام میفرمایند: صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَرَاغَکَ وَ شَبَابَکَ وَ نَشَاطَکَ أَنْ تَطْلُبَ بِهَا الْآخِرَة. سلامتی و قدرت و فراغت و جوانی و نشاط نصیب شما از دنیا هستند که به وسیلهی آنها آخرت را بدست آورید(وسائل الشیعه جلد1 صفحه89) حالا به خودم دقیق میشم و کمی یکسال گذشته از عمر رو مرور میکنم... شاید زمان محاسبهی خوبی باشه!چطور استفاده کردم از این امکانات؟ چطور گذروندم این عمر و جوونیم رو؟؟ إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْک خدایا عمرم را در بی توجهی به تو فنا ساختم و جوانیم را در مستی دوری از تو گذراندم (مناجات شعبانیه امیرالمؤمنین) توی یک سال گذشته چقدر به یاد خدا بودم تا حسرت نخورم اونجایی که میفرمایند: إِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ لَا یَتَحَسَّرُونَ عَلَى شَیْءٍ فَاتَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا کَتَحَسُّرِهِمْ عَلَى سَاعَةٍ مَرَّتْ مِنْ غَیْرِ ذِکْرِ اللَّه. بدرستیکه اهل بهشت به خاطر هیچ چیزی مانند ساعتی که بر آنها گذشت و در آن ذکر و یاد خدا نداشتند ، حسرت نمیخورند(مستدرک الوسائل جلد5 صفحه288) چقدر غافل بودم؟؟ چقدر دل صاحبم(روحی فداه) رو شکستم؟ آره رفیق! سال 52 تا هفته داره و توی هر هفته دوبار نامهی عملم رو دادند دست مولای مظلوممان (عج). باید بشینم و با خودم حساب کنم چند بار توی یک سال گذشتهی عمرم وقتی چشم آقامون به این نامه افتاد اشک ریختتند؟!؟ چند بار سرشون رو پایین انداختند و گفتند: "ما زیاران چشم یاری داشتیم" آخه اگه یار هم نیستم لااقل ادعای خواستن رو که دارم! امان از غفلت در اون ساعتی که گناه میکنیم. اونجایی که اگر خواهر و برادر کوچیکمون وارد بشند خجالت میکشیم و گناه رو انجام نمیدیم غافل از اینکه در همون لحظه امام زمانمون دارند ما رو نگاه میکنند. شیخ مفید حدیثی نقل میکنند که میفرماید: أَنَّ الدُّنْیَا مُمَثَّلَةٌ لِلْإِمَامِ کَفِلْقَةِ الْجَوْزَة همانا دنیا مانند نصف گردو در کف دست امام برایش نمایان است!(اختصاص صفحه217) اگه امسال نسبت به سال قبل کمتر خون به دل حضرت کرده باشم، جای تبریک داره و گرنه... چه بد میشه سر بچرخونی و ببینی بانگ الرحیل برخاسته و تو هنوز راهت رو نتونستی پیدا کنی!! دست به دعا برداریم و خواهش کنیم که: ای ماه بیا که راه را گم کردیم....
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.: دلم نیومد این روایت رو براتون ننویسم: قَالَ جَبْرَئِیلُ لِلنَّبِیِّ ص إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ أَعْطَیْتُ أُمَّتَکَ مَا لَمْ أُعْطِهِ أُمَّةً مِنَ الْأُمَمِ فَقَالَ وَ مَا ذَاکَ یَا جَبْرَئِیلُ قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَى فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ لَمْ یَقُلْ هَذِهِ لِأَحَدٍ مِنَ الْأُمَم جبرئیل به پیامبر عرض نمود خداوند میفرماید به امت تو چیزی عطا کردم که به هیچ امتی آنرا نداده بودم. پیامبر میفرمایند آن چیست ای جبرئیل؟ عرض میکند کلام خداوند که میفرماید: مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم! این را به هیچ امتی نفرموده است. (مستدرک الوسائل جلد5 صفحه286)