اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِک! خدایا مطلب رو به حرمت این ماه با ثناء تو آغاز میکنم. اما این زبان قاصر است... چگونه مدح و ثنای تو را گویم؟ همیشه این جهل با ماست و راهی جز رجوع به خزائن علم الهی، اهل بیت علیهم السلام نداریم. از امیرالمؤمنین سئوال کردند که چگونه خدا را مدح گوییم؟ حضرت فرمودند بگویید: یَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى یَا مَنْ هُوَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ای کسی که از رگ گردن به من نزدیکتری! ای کسی که بین شخص و دلش حائل میشوی! ای که در چشم اندازی بالاتر از هرچیز هستی! ای کسی که هیچ شبیه و مانندی نداری! (اصول کافی جلد2 صفحه 484)
ماه رمضون هم از راه رسید! این ماه برای هرکس یک معنایی داره. این چند روز اگر به حرفهای مردم خوب گوش بدیم برداشتها رو میشنویم... ماه رمضون شروع شد و ترافیک... ماه رمضون شروع شد و مناجاتهای نیمه شب... ماه رمضون و استخرهای بعد از افطار... ماه رمضون و ابوحمزه... ماه رمضون و سریالهای مختلف تلویزیون... ماه رمضون و قرآن و افتتاح... ماه رمضون و یک ساعت خواب بیشتر صبح... ماه رمضون و بیخوابی شبها... ماه رمضون و جام رمضان!!
رسول اکرم(ص) درخطبهی قبل از آغاز ماه مبارک میفرمایند: ای مردم شما زندانی اعمال خود میباشید. با استغفار خود را آزاد کنید. پشتهایتان از گناه سنگین است، با طولانی نمودن سجدههای خود آن را سبک کنید. بدانید خداوند به عزت و جلالش سوگند خورده که سجده کنندگان و نمازگزاران را عذاب نکند. مردم! هرکدام از شما که اخلاق خود را در این ماه اصلاح کند ، روزی که در صراط پاها میلغزد جوازی بر صراط خواهد داشت... کسی که یک نماز مستحبی بخواند خداوند برای او خلاصی از آتش مینویسد... مردم درهای بهشت در این ماه باز است، از خدا بخواهید که آن را به روی شما نبندد. درهای جهنم بسته است، از خدا بخواهید آن را به روی شما باز نکند. شیاطین در زنجیرند، از پروردگار بخواهید آنان را بر شما مسلط نکند.
با خودم فکر کردم که شیطانها دربند هستند و وعدههای رسول اکرم(ص) روشن! همه چیز مهیاست برای بخشیده شدن، اما خودمون اینقدر برای خودمون مانع درست کردیم که نمیتونیم از برکات این ماه استفاده کنیم. چرا دوستی که در سال هربار دعوتش کردم برای استخر گفت کار دارم اما توی این ماه خودش پیش قدم میشه؟ سریالهای تلویزیون هم که جای خود... برنامهی روز خودمون رو باید بسنجیم و اولویت بندی کنیم... نکنه این ماه رمضون، آخرین فرصت باشه... خدایا مپسند برما دوری از خودت را به هر بهانه ای! اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1: دو ماه رجب و شعبان ماه خَواصَّت بودند و ما شاید لایق نبودیم اما این ماه بارِ عام میدهی... گر کدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟؟ پ.ن.2: یک ماه شعبان خواستیم که دعایمان را تو خریدار باش: وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُک! از امروز اجازه فرمودی: اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَ مَسْأَلَتِک! حال که اذن فرمودی چه باید خواست؟ جز دوست نخواهم کرد، از دوست تمنایی! پ.ن.3:فَلَمْ أَرَ مَوْلًى کَرِیماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیم! عرق شرم و اشک چشم این آتش خجالت را سودی نمیبخشد! شاید این آتشها کاری کند که باید... پ.ن.4: التماس دعا دارم از همهی دوستان. نوای وبلاگ رو عوض کردم. این 2پست رو هم وقت کردید یک نگاهی بکنید: اللَّهُمَّ لَا تَکِلْنَا إِلَى أَنْفُسِنَا ، ز خجالت چه کنم؟!
سلام. این چند وقت که نبودم جای همهی دوستان خالی مسافرتهایی داشتم. بیخود نیست که قرآن ما رو به گردش بر روی زمین و درس گرفتن دعوت میکنه! وارد هر شهری که میشدم ، مسافران زیادی بودند که دنبال جایی برای اقامت و یا رستورانی برای غذا خوردن و عبور میگشتند. با سئوال از بومیهای اون شهر میخواستند بهترین غذا رو در بهترین رستوران شهر با کیفیتی خوب پیدا کنند. شاید هر گروه مسافری از چندین و چند نفر سئوال میکرد که کجای این شهر یک غذای مطمئن میشه خورد؟ و وقتی به یک اجماع کلی میرسید راهی اون رستوران میشد. خب حق هم داشتند مخصوصا با شیوع مجدد وبا این حساسیت بیشتر و بیشتر بود. به هرحال یک سفر هست و انسان دوباره قراره به منزل برگرده و...
امام حسن مجتبی علیه السلام میفرمایند: عَجِبْتُ لِمَنْ یتَفَکَّرُ فی مَأْکُولِهِ کیفَ لا یتَفَکَّرُ فیمَعْقُولِهِ فَیجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یؤذیهِ وَ یودِعُ صَدْرَهُ مایرْدیهِ،در شگفتم از کسی که برای غذاهای خود بسیار حساس است و در آن فکر میکند اما دربارهی غذاهای روح و فکرش تفکر و تحقیق نمیکند. پس از آنچه معدهاش را اذیتمینماید دوری میکند، در حالی که سینه و روح خود را از پستترین چیزها پر میکند.(بحارالانوار جلد1 صفحه218)
چطور انسان حاضر نیست درهر رستورانی غذا بخوره اما حاضر میشه در هر جلسهای شرکت کنه؟ حاضر نیست میوهای رو بصورت نارس حتی خریداری کنه اما هر اندیشهی خامی رو میپذیره؟ هر کتابی رو مطالعه میکنه ، پای صحبت هر کسی میشینه و دل و گوش و وقتش رو در اختیارش قرار میده؟ آیا انسان در مقابل روح و جانش کمتر مسئول هست تا اعضاء و جوارحش؟ آیا روح ما نباید دوباره به منزل برگرده؟ آیا اِنّا اِلَیهِ راجِعونی در کار نیست؟ تازه داشتم فکر میکردم در مریضی جسم اینقدر علائم، آشکار هستند که انسان سریع به پزشک مراجعه میکنه. برای پیدا کردن پزشک هم از چندین و چند نفر پرس و جو میکنه اما مریضی روح به این آسونی شناخته نمیشه، به این آسونی هم درمان نمیشه! تازه خیلی از ما برای پیدا کردن پزشک روح هم زمان زیادی صرف نمیکنیم و چه بسا پزشکان روحی که فکر میکنیم خوبند اما روح انسان رو بیشتر مریض میکنند!اینجاست که میفرمایند اگر نصف عمر رو در راه پیدا کردن معلم حقیقیِ راه بگذرونی، ضرر نکردی! خداوند در این وانفسای آخرالزمان ما رو از مرضهای روحی در امان بدارد و آن طبیب واقعی را به ما بازگرداند.اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1: تو طبیب دل بیمار منی! پ.ن.2: انسانی که به مهمانی بزرگی دعوت شود، سعی میکند به بهترین وضع در آن بزم حاضر شود، اینک تو نیز مرا به مهمانی خویش خواندهای ، اسباب آماده شدن را نیز خود فراهم نمودهای ، مهمانی نزدیک است و من همچنان غافل... اما تو خوب میزبانی هستی! پ.ن.3: مگر هرکسی را به میخانه راه میدهند؟ برون در چه کردی که درون خانه آیی؟؟ اما... آنقدر در میزنم تا در برویم وا کنی... که یقین میدانم که درب بسته ، گاهی اثری بیشتر دارد برای کسی که از در خانهات جایی نرود و بداند که جایی ندارد که برود! پ.ن.4: شاید بی ربط نباشه: خانه تکانی دل ، چکاپ روح ، نسخهی مولا برای دلها