* ستایش حق تعالی: ستایش سزاوار خداوندی است که کس نتواند از فرمان قضایش سرپیچد و مانعی نیست که وی را از اعطای عطایا، باز دارد و صنعت هیچ صنعتگری بپای صنعت او نرسد. بخشنده بیدریغ است. اوست که بدایع خلقت را بسرشت و صنایع گوناگون وجود را با حکمت خویش استوار ساخت.
* تجدید عهد و میثاق با خدا: پروردگارا بسوی تو روی آورم و به ربوبیت تو گواهی دهم و اعتراف کنم که تو تربیت کننده و پرورنده منی و بازگشتم بسوی توست مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از اینکه چیز قابل ذکری باشم.
* خود شناسی: و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیکرانت قرار دادی آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی و در تاریکیهای سه گانه جنینی سکونتم دادی: میان خون و گوشت و پوست و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچیک از امورم را بخودم وا نگذاشتی.
* راز آفرینش انسان: ولی مرا برای هدفی عالی یعنی هدایت (و رسیدن به کمال) موجودی کامل و سالم بدنیا آوردی و در آن هنگام که کودکی خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ کردی و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی و دلهای پرستاران را بجانب من معطوف داشتی و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی.
* تربیت انسان در دانشگاه الهی: تا اینکه با گوهر سخن مرا ناطق و گویا ساختی و نعمتهای بیکرانت را بر من تمام کردی و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی تا اینکه فطرت و سرنوشتم، به کمال انسانی رسید و از نظر توان اعتدال یافت حجتت را بر من تمام کردی که معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی.
* نعمتهای خداوند: آری این لطف تو بود که از خاک پاک عنصر مرا بیافریدی و راضی نشدی ای خدایم که نعمتی را از من دریغ داری.بلکه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی. با اقدام عظیم و مرحمت بیکرانت بر من و باحسان عمیم خود نسبت به من، تا اینکه همه نعماتت را درباره من تکمیل فرمودی.
* شهادت به بیکرانی نعمت های الهی: الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم و نیز به تصمیمات متیقن خود و به توحید صریح و خالصم و به باطن نادیدنی نهادم و پیوستهای جریان نور دیده ام و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانی ام، و روزنه های تنفسی ام، و نرمه های تیغه بینی ام. و آوازگیرهای پرده گوشم و آنچه در درون لبهای من پنهان است.
* ناتوانی بشر از بجا آوردن شکر الهی: گواهی می دهم ای پروردگار که اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر یکی از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، که آن خود مزید نعمت و مستوجب شکر دیگر،و ستایش جدید و ریشه دار باشد.
* ستایش خدای یگانه: معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا که وسعم می رسد با ایمان و یقین قلبی گواهی می دهم و اظهار می دارم: حمد و ستایش خدایی را که فرزندی ندارد تا میراث برش باشد و در فرمانروایی نه شریکی دارد تا با وی در آفرینش بر ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی کمک دهد.
* خواسته های یک انسان متعالی: خداوندا، چنان کن که از تو بیم داشته باشم، آنچنان که گویی تو را می بینم و مرا با تقوایت رستگار کن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر کن که سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد و در تقدیراتت خیر و برکت بمن عطا فرما!
* سپاس به تربیت های الهی: خداوندا! ستایش از آن تست که مرا آفریدی و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار تست که مرا بیافریدی و خلقتم را نیکو بیاراستی. بخاطر لطفی که به من داشتی والا.....
* نیازهای تربیتی از خدا: و مرا بر مشکلات روزگار، و کشمکش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنجهای این جهان و محنتهای آن جهان نجات بده و از شر بدیهایی که ستمکاران د رزمین می کنند نگاه بدار.
* شکایت به پیشگاه خداوند: خدایا! مرا به که وا می گذاری؟ آیا به خویشاوندی که پیوند خویشاوندی را خواهد گسست؟ یا به بیگانه که بر من بر آشفتد؟ یا به کسانیکه مرا به استضعاف و استثمار کشانند؟ در صورتیکه تو پروردگار من و مالک سرنوشت منی؟
* ای مربی پیامبران و فرستنده کتب آسمانی: ای خدای من و ای خدای پدران من!ابراهیم، اسماعیل، اسحق و یعقوب، و ای پروردگار جبرئیل، مکائیل و اسرائیل و ای تربیت کننده محمد، خاتم پیامبران و فرزندان برگزیده اش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل زبور و فرقان......
* تو پناهگاه منی: تو پناهگاه منی، بهنگامی که راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من تنگ گردد و اگر رحمت تو نبود من اکنون جزء هلاک شدگان بودم و تو مرا از خطاهایم باز می داری و اگر پرده پوشی تو نبود از رسوایان بودم.
|