سلام. جای دوستمون خالی که ایران نیست برام بنویسه حیف که زنده برگشتی! اما اینبار هم زنده برگشتیم. دعاگوی همهی دوستان عزیز بودم. واسه همهی ما اتفاق افتاده که با خودمون بگیم کاش ما هم در زمان امامان معصوم علیهم السلام بودیم و خدمتشون میرسیدیم و عرض ادب میکردیم، حاجات و مشکلاتمون رو باهاشون مطرح میکردیم و جوابهایی میگرفتیم که باعث پیشرفتمون بشه. اگه همین الآن خبر برسه که حضرت صاحب العصر و الزمان(عج) ظهور کردند و در شهر کوفه ساکن هستند، چند نفر تصمیم میگیرند که برای زیارت ایشون سریع عازم بشند؟ در مسیر حرکت به کربلا روی این موضوع فکر میکردم تا به این نتیجه رسیدم که این تفکر از ضعف معرفتم نسبت به جایگاه امام معصوم ناشی میشه! در پست "سلام امام رضا بر ما" نوشتم که در اذن دخول حضرت، ما گواهی میدهیم که اونها زنده هستند و جایگاه ما رو میبینند و سلام ما رو میشنوند. آیا بین امام معصوم زنده و امام معصوم مرده تفاوتی هست؟ آیا میشه ادعا کرد که امام زنده توانایی بیشتری نسبت به امام شهید داره؟ اگر نداره، پس چرا با خودم میگم اگه امام زمان(عج) ظهور کردند همون ساعت و تحت هر شرایطی به دیدارشون خواهم رفت اما برای زیارت یک امام معصوم که میدونم جایگاهش کجاست باید صبر کنم تا همهی شرایط به بهترین نحو فراهم بشه، بعد حرکت کنم؟ چقدر رسیدن به زیارت با معرفت سخته! قطعا کسی که این معرفت رو داشته باشه، مثل جناب مقدس اردبیلی رحمة الله علیه عجیب نیست که وقتی سلامی به امیرالمؤمنین علیه السلام میده، پاسخ بشنوه چون به یقین به این معرفت رسیده که در مقام معصومین علیهم السلام، حَیّ و مَیّت تفاوتی نداره! اللهم الرزقنا کمال المعرفة.
زیارت سیدالشهداء علیه السلام افضل اعمال هست اما نمیدونم چه سرّی هست که تا از ایران خارج میشیم زود دلمون واسه امام رضا علیه السلام تنگ میشه؟ ناخودآگاه رو به امیرالمؤمنین میگیم السلام علیک یا غریب الغرباء! رو به سیدالشهداء میگیم یا امام الرئوف!! ما ایرانیها باید یادمون باشه که ولی نعمت ما در هر شرایطی امام رضا علیه السلام هستند. اگر روایات رو بررسی کنیم میبینیم که فضیلت زیارت ایشون از زیارت سیدالشهداء افضل است که در پست "زیارت امام رضا افضل است یا سیدالشهداء" مقداری بهش اشاره کردم. خصوصیاتی در آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام وجود داره که هر سائلی رو به درگاه ایشون میکشونه. یزیدبن سلیط نقل میکنه همراه عدهای به قصد سفر عمره حرکت کردیم و در بین راه به موسیابن جعفر علیه السلام برخورد کردیم. حضرت سئوال کردند درخاطرت هست اینجا کجاست؟ گفتم بله! در همینجا شما را همراه با پدرتان امام صادق علیه السلام و دیگر برادرانتان زیارت کردم. پدرم به امام صادق علیه السلام عرض کرد شما همه امامان پاک و معصوم هستید، مطلبی بگو تا برای آیندگان بیان کنم تا دچار گمراهی نشوند. حضرت فرمودند: اینها همه فرزندان من هستند. سپس به شما اشاره کردند و فرمودند: این آقا سرور آنهاست. به او حکمت و فهم و بخشندگی آموخته شده و نیز آنچه مردم نیاز دارند و در آن اختلاف کنند. او از مشکلات دینی و امور دنیوی شناخت دارد. خوش اخلاق است و دری از درهای رحمت الهی است. در او خصوصیت دیگری نیز هست که از همهی اینها برتر است. پدرم عرض کرد آن خصوصیت چیست؟ فرمود: خداوند از نسل او دادرس و فریادرس این امت و صاحب دانش و نور و فضیلت و حکمت خارج میکند که بهترین نوزاد و بهترین نوجوان است. خداوند به سبب او خونها را حفظ میکند و بین افراد صلح و سازش برقرار مینماید. پراکندگی را به اجتماع و اتفاق تبدیل میکند، برهنه را میپوشاند، گرسنه را سیر میکند، ترسان را ایمن میسازد. خداوند به واسطهیاو بارانش را میفرستد و به بندگانش رحم میکند....(اصول کافی جلد1 صفحه313) چون یقین دارم تمام برکات و نعمتهایی که در زندگی ما وجود داره، حتی امضاء سفرهای زیارتی کربلا و حج و... به برکت وجود دادرس و فریادرس امت، امام رضا علیه السلام هست، قبل از نوشتن راجع به سفر، این پست رو نوشتم. انشاءالله در پست بعد از امیرالمؤمنین علیه السلام خواهم نوشت. یا علی اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1: وقتی پدری با هزار امید و آرزو، توشهی سفرت را فراهم کند و بدانی که اگر نبود، قادر به سفر نبودی، هنگام بازگشت چه خواهی کرد؟ اگر بدانی که هیچ یک از آرزوها و امیدهای پدر برآورده نشده چه میکنی؟ نه روی بازگشت داری و نه توان تحمل دوری! با سری پایین و رویی شرمگین روبروی گنبدش مینشینی و حرف میزنی و میگویی: با اینکه رو سیاهم اما روی بدنم گرد و غبار کربلا دارم... (نوای وبلاگ رو حتما گوش بدید) پ.ن.2: در این دنیا اختیار با ماست، ابزار و شرایط مهیاست، در السّراء و الضَّراء ، سیف و شتا، با دوستان و تنها آمدم! به امید آنروزی که اختیاری ندارم و هیچ سرمایهای باقی نمیماند جز محبت امیرالمؤمنین و اولادش علیهم السلام. پ.ن.3: انشاءالله فردا جهت ابلاغ سلام پدر و فرزند علیهما السلام نائب الزیاره خواهم بود.