سلام. فرارسیدن ماه سرور اهل بیت علیهم السلام رو خدمت آقامون بقیه الله(عج) تبریک عرض میکنم. در 10پست راجع به غیبت و اثرات و عللش نوشتم، امروز انشاءالله با آثار زیبای ترک غیبت این مبحث رو خاتمه میدم. درآخرالزمان بسیار ما رو به داشتن تقوا و ورع دعوت کردند. امام صادق به هشام میفرمایند: أَنَّهُ لَا وَرَعَ أَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ الْکَفِّ عَنْ أَذَى الْمُؤْمِنِینَ وَ اغْتِیَابِهِم هیچ ورعی سودمندتر از دوری از حرامهای الهی و بازداشتن نفس از اذیت کردن مومن و غیبت کردن از آنها نیست(اصول کافی جلد8 صفحه244) نکته جالب در این روایت تعریف ورع و نام بردن از دو گناه در بین تمام گناهها و کارهای حرام هست که حضرت اونها رو از بقیه جدا کردند. بعضی از گناهان اینقدر در نظر خداوند بد و زشت هستند که ترکشون از انجام عبادتها و شب زنده داریها برتر هست. رسول اکرم(ص) میفرمایند: تَرْکُ الْغِیبَةِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَشَرَةِ آلَافِ رَکْعَةٍ تَطَوُّعاً ترک غیبت نزد خداوند از ده هزار رکعت نماز مستحبی محبوبتر است(مستدرک الوسائل جلد9 صفحه117) اگر بر اساس روایات بگیم که بدترین گناهی که زبان انجام میده همین غیبت هست سخن بیهوده ای نگفتیم. گناهی که ترکش یکی از شش خصلتی هست که اگر مومن اون رو داشته باشه خداوند بهشت رو برایش تضمین کرده. گناهی که ترکش موجب خیر در دنیا و آخرت میشه! امام باقر علیه السلام میفرمایند که ما در کتاب امیرالمومنین یافتیم که پیامبر(ص) بربالای منبر فرمودند: وَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مَا أُعْطِیَ مُؤْمِنٌ قَطُّ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ وَ رَجَائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلُقِهِ وَ الْکَفِّ عَنِ اغْتِیَابِ الْمُؤْمِنِین سوگند به خدایی که جز او معبودی نیست، هیچگاه خیری در دنیا و آخرت نصیب مومنی نشد مگر به سبب خوش گمانی نسبت به خدا و امیدواری به او و خوش خلقی و ترک غیبت برادران مومنش(اصول کافی جلد2 صفحه71) بهترین راه ترک غیبت هم کم صحبت کردن، تفکر کردن قبل از سخن، حاضر نشدن در مجالسی که در اونها احتمال غیبت وجود داره هست! نقل میکنند آیت الله العظمی سید علی قاضی رحمه الله در اواخر عمر به دندان پزشکی مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه به یکی از نزدیکانشون گفته بود که برایم عجیب بود که زبون ایشون کبود شده! اون شخص هم با اصرار زیاد از آیت الله قاضی ماجرای کبودی زبونشون رو سئوال میکنه. آیت الله قاضی میفرمایند 40 سال برای اینکه حرف اضافه نزنم چند قطعه سنگریزه در دهانم گذاشتم که اجازه ندهند راحت صحبت کنم و هرچیزی رو که بخوام به زبون بیارم! گفتنش آسونه اما عملش... یا علی اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1: بابت به روز نکردن به موقع وبلاگ شرمنده، در حریم ملکوتی ثامن الحجج(ع) دعاگو بودم. پ.ن.2: هرسال به اینجای ماهها که میرسم نمیدانم که شاد باید بود یا غمگین! گویند ماههای عزا تمام شده است اما پس این غم سنگین بر آسمان و زمین از چیست؟ اللَّهُمَّ الْعَنْ صَنَمَیْ قُرَیْش گویند ملک الموت هنگام قبض روح رسول الله چندین بار اذن خواست برای ورود. ملکی که در هیچ کجا اذن نخواسته است بخاطر وجود صدیقه طاهره سلام الله علیها... اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا وَ أَنْصَارَهُمَا فَقَدْ أَخْرَبَا بَیْتَ النُّبُوَّةِ وَ رَدَمَا بَابَه داستان ریسمان و هیزم و سیلی و کوچه و... خدایشان لعنت کند به خاطر بَطْنٍ فَتَقُوهُ وَ ضِلْعٍ کَسَرُوهُ وَ صَکٍّ مَزَّقُوهُ وَ شَمْلٍ بَدَّدُوه خدایشان عذاب کند اللَّهُمَّ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً یَسْتَغِیثُ مِنْهُ أَهْلُ النَّار پ.ن.3: آن پیرروشن ضمیر چه نیکو سئوالی در ذهن نقش بست. کجاست تفاوت بین کربلا رفتن و کربلایی شدن؟ که شمر هم کربلا رفت... سپاه عبیدالله در سرزمین کربلا به نماز شب مشغول بودند و چه زیرکانه شیطان میفریبد... کربلا رفتن... کربلایی شدن... همه از برکت وجود سلطان سریر ارتضا علی ابن موسی الرضا علیه السلام است که زیارتش افضل است از زیارت سیدالشهداء! اللهم الرزقنا توفیق الزیارة مع المعرفة پ.ن.4: نوای وبلاگ درخواستی برای زیارت. مطالب مرتبط: "لحظهی دیدار نزدیک است" و "زیارت امام رضا افضل است یا سیدالشهداء؟"
سلام. در پست قبل یک سری از علتهای درونی که باعث میشه آدم غیبت کنه رو با هم خوندیم. امروز بقیهی علتها رو با هم مرور میکنیم. فکر میکنم ریشههایی که امروز ذکر میشه، بیشتر مبتلا به ما هست.
7- تمسخر: خیلی وقتها هست که شخص برای اینکه کسی رو مورد تمسخر قرار بده مجبوره به یکی از عیبهاش استناد کنه و مرتکب 2گناه میشه یعنی هم تمسخر و هم غیبت. 8- مزاح و شوخی: این نوع غیبت رو بزرگان اخلاق ناشی از شهوت میدونند یعنی برای شوخی و خنده در جمع دوستان، نقایص برادر یا خواهر ایمانی بیان میشه و غیبت صورت میگیره. 9- رفع اتهام: (وقتی این مورد رو خوندم دیدم خیلی باعث غیبت میشه) شما مرتکب خطایی نشدید. شخصی میاد و شما رو متهم میکنه به این کار. شما میدونید که چه کسی این کار رو انجام داده و برای رفع اتهام میگید من نبودم، فلان شخص بود! ملااحمد نراقی میفرمایند اگر کسی بخواهد قبول کند که تو مرتکب این فعل نشدی بدون نام بردن از شخص مرتکب شونده هم قبول میکند و اگر نخواهد قبول کند با نام بردن از آن شخص نیز قبول نمیکند بلکه فقط یک گناه مرتکب شدی. 10- دلسوزی: شخص غیبت کننده دوست داره که در راه خدا قدم برداره اما چون هنوز کامل به اخلاق الهی نرسیده دچار غیبت میشه. این شخص با دیدن عیبی در برادر یا خواهر دینی خود، واقعا از روی دلسوزی و ناراحتی عیبهاش رو بیان میکنه. چه بسا اگه این عیب رو به زبان نمیاورد، پاداشی هم نصیبش میشد اما به خاطر متوجه نبودن، این ثواب به عقاب تبدیل میشه. درنتیجه در مهربانی و دلسوزی هم باید معیار شرع درنظر گرفته بشه.(فکر میکنم خیلیهامون درگیرش باشیم به اسم شرع) 11- خشم در راه حق: گاهی انسان مسلمان و معتقد با دیدن یک رفتار زشت به خاطر اسلام ناراحت و عصبانی میشه و ضمن اظهار نفرت و بیزاری از اون عمل، نام شخص مرتکب شونده رو هم به زبون میاره. اینجا هم گناه غیبت انجام شده. واقعا خداوند چقدر به حقوق بندگانش احترام میگذاره!!
ذکر این نکته رو ضروری میدونم که استاد اخلاق "حاج آقا مجتبی تهرانی" حفظه الله در کتاب اخلاق الهی، با استناد به حدیث امام صادق علیه السلام ، مورد 4و 9 رو یکی بیان کردند. حضرت میفرمایند: اَصْلَ الغِیبَةِ یَتَنَوّعُ بِعَشرَة اَنواع: شِفاءِ غَیظ وَ مُساعَدَة قوْم وَ تُهمَة وَ تَصدیقِ خَبَر بِلاکَشفِهِ و سُوءِ ظَنّ وَ حَسَد وَ سُخرّیَة و تَعَجّب وَ تَبَرّم و تَزَیّن(مستدرک الوسائل جلد9 صفحه118) در نتیجه کاملا مشخص است که برای در امان بودن از عذاب الهی باید از زبان به خوبی مراقبت کرد همانطور که حضرت در ادامه میفرمایند: پس اگر میخواهی سالم بمانی خدا را یاد کن و نه خلق خدا را. آن وقت به جای اینکه غیبت کنی عبرت میگیری و به جای گناه ، ثواب میکنی. یا علی اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1: ممنونم از این لطف و مرحمتت به نام مادرت ارباب!! چه دیر میگذرد این ثانیهها... از امروز میشمارمشان تا دیداری دوباره... 47 روز... پ.ن.2: آن قافله و این هم شام... چه کردند که مصائب صبح تا ظهر عاشورا در مقابل این سرزمین سهل مینماید؟ الشام... الشام... الشام... چه بهانهای نهفته است در این نام برای گریستن و گریاندن؟ الشام... الشام... الشام... غربت شمار شهیدان ، اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان. پ.ن.3:ابن لهیعه از ابو الأسود محمد بن عبد الرحمن روایت مى کند: رأس الجالوت مرا دیدو گفت:به خدا قسم بین من و حضرت داوود هفتاد نسل فاصله است، ولى چون یهودیان مرامى بینند، تعظیم واحترام مى کنند، ولى شما با آن که بین پیغمبر و فرزندش یک نسل بیشفاصله نیست، فرزندانش را کشتید؟ پ.ن.4: اگر معرفت، معرفت راهبی نصرانی باشد، تو خود مهمانش میشوی... در تلاشیم که معرفتی کسب کنیم تا شاید تو در دِیر خرابهی دلهامان شبی، نیمه شبی منزل گزینی... که تا دیگر همه عمر سربرنداریم سر از این خمار مستی... پ.ن.5: در تعجبم از گروهی که سعی در خاموش کردن دارند به هر بهانهای غافل از اینکه "چراغی را که ایزد برفروزد..." بین تمام محققان و اندیشمندان دنبال کسانی هستند که میگویند: "شاید نبوده باشد" و این شاید را به تمام حقایق، معجزات، کرامات برتری میدهند... بگذار هرچه میخواهند بگویند، ما همچنان از این غم بر سر و سینه خواهیم زد... السلام علیکِ یا بنت الحسین یا رقیة!(نوای وبلاگ) پ.ن.6: این چند روز گذشته سالروز تخریب سامرّاء بود... متن در این خصوص: "شکر که قبرش مخفیست" و همچنین سالگرد عارف بالله مرحوم میرزا اسماعیل دولابی رحمة الله علیه... : "طوبای کربلا!"