: وقتی خداوند خواست زن را بیافریند گردی ماه ، نور آفتاب ، اشک و انقلاب ، احتراز برگ ها ، استحکام چوب ، حجب خرگوش ، نگاه میش ، تموج افعی ، و هنر ببر را جمع کرد و او را آفرید .
بالزاک
: خانه بدون زن عفیف ، گورستان مرد است .
شکسپیر
: زن تاج آفرینش است
لامارتین
: زن فرشته ای است که در کودکی پرستار ما در جوانی کامبخش ما در پیری تسلیت ده ماست
میلتون
: زن بهترین و آخرین تحفه آسمانی است
هارود
: زن پهلوانی است که دلیرترین مردان را در سخت ترین اوقات خشم آرام می کند .
دوما
: قلب مادر پارچه های است که زود پاره می شود و زود هم رفو می گیرد
بالزاک :
هیچ گاه نمی توانید محبتی بهتر ، ژرف تر ، بی پیرایه تر از محبت مادر در زندگی بیابید .
لامارتین
: تنها فرشته ای که روی زمین دیدم مادر بو د
مثل ارمنی
: هزار سیلی مادر را در ازای یک بوسه از او خریدارم .
یادآور :
از چشمانی که بر تو نگران بود
و برای تو شادی ها آماده کرده بود
یادآور
از آن دست ها که در شبهای کودکی که با نوازش هایش دردهای تو را تسکین داد
یادآور از آن دلی که به خاطر تو زخم ها خورد و باز وفاداری کرد و وفادار ماند