پرهیز از غلو
یکى از آفات راه محبت، غلو و زیادهروى در عقیده و اظهار دوستىنسبتبه اهل بیتعلیهم السلام است. خود ائمه هم در زمان خود با پدیده غلو مواجه بودند و با کسانى که نسبتبه آنان عقیده خدایى داشتند بشدت برخورد مىکردند و از آنان برائت مىجستند. در این زمینه هم حدیث زیاد است، از جمله امام صادق علیه السلام فرمود:
«احذروا على شبابکم الغلاة لا یفسدونهم، فان الغلاة شر خلق الله، یصغرون عظمة الله و یدعون الربوبیة لعباد الله». (147) .
جوانان خود را از غلات برحذر دارید که فاسدشان نکنند، غلات بدترینخلق خدایند، عظمتخدا را کوچک مىشمارند و براى بندگان خدا مقامربوبیت ادعا مىکنند.
افراط در ستایش و رساندن پیامبر و ائمه به مقام الوهیت و خدایى«غلو» است. محبت نباید سر از غلو درآورد که به هلاکت مىانجامد.علىعلیه السلام فرمود:
«هلک فى رجلان: محب غال و مبغض قال» (148) .
درباره من دو گروه به هلاکت افتادند: دوستدار غلوکننده و دشمنکینهتوز.
پیامبر و امامان، پیش از آنکه نبى و امام باشند، «عبد» بودند کهپروردگار داشتند. فرمودهاند که ما را از حد ربوبیت پایین بیاورید آنگاه هرچه مىخواهید بگویید. امام علىعلیه السلام فرموده است:
«ایاکم والغلو فینا، قولوا: انا عبید مربوبون و قولوا فى فضلناماشئتم». (149) .
از غلو درباره ما بپرهیزید، بگویید که ما بندگانى هستیم تحت اراده رب، وهر چه خواستید در فضیلت ما بگویید.
پدیده غلو در تاریخ اسلام، موجب گمراهى عدهاى شده است. این غلو،بویژه نسبتبه حضرت علىعلیه السلام بیشتر بروز کرده است. آن حضرت دراشاره به این گمراهى و انحراف فکرى مىفرماید:
«مثلى فى هذه الامة مثل عیسى بن مریم، احبه قوم فغالوا فىحبه فهلکوا وابغضه قوم فهلکوا...» (150) .
مثل من در این امت، همچون عیسى بن مریم است، گروهى او را دوستداشتند و در محبت، غلو و افراط کردند و به هلاک افتادند، گروهى همدشمنش شدند و هلاک گشتند.
حب افراطى همیشه دورکننده از حق است. علىعلیه السلام در سخنى خطاببه خوارج نهروان فرمود:
در مورد من دو گروه به هلاکتخواهند افتاد: یکى دوستداران افراطى که«حب» آنان را به راه ناحق مىکشاند، یکى هم دشمنان افراطى. (151) .
حب افراطى و نسبت دادن مقام و شان الوهیتبراى ائمه، نوعى بدعتو شرک بود که به وسیله دوستان نادان یا دشمنان عنود، در تاریخ اسلامپدید آمد و براى شیعه و ائمه دردسرهایى داشت و هنوز هم برخى از آناعتقادات و گرایشها، دستاویز دشمنان براى حمله به تشیع مىگردد.دشمنان اهلبیت، خود از کمککاران نشر اینگونه افکار و آثار بوده وهستند، چون از این رهگذر، مىتوانند چهره شیعه را وارونه نشان دهند. (152) .
البته خطر دیگرى از سوى دیگر است. در برخى مناطق و محافل همبه بهانه خوف از خطر غلو، نقل فضایل و مناقب اهل بیت را که در روایاتقطعى آمده است ترک مىکنند و هر فضیلتى را که کمى با عقل بشر جورنیاید، به نام غلو، رد مىکنند که این هم درست نیست و خواسته دشمناست.
مخالفان شیعه، ما را به غلو نسبت مىدهند.
ما ضمن آنکه باید از غلو بپرهیزیم و گرفتار انحراف در عقیده نشویم،پاسخى هم براى رد اتهامات آنان داشته باشیم و مرزى میان «غلو» و«بیان فضایل» بشناسیم تا بتوانیم شبهات آنان را دفع کنیم.
به هر حال، باید سطح فکر و ظرفیت نوجوانان و کودکان را در نظرگرفت و احادیث و فضایل قابل درک و هضم برایشان گفت.
صرف اینکه سخنى در احادیث آمده است، مجوز نقل آن براى عمومنیست. گاهى عدم تناسب مطلب با کشش فکرى شنوندگان یا خوانندگان،آنان را مسالهدار مىکند و منکر اصل دین و عقاید مىشوند.
مطالبی از کتاب: عشق برتر
جواد محدثى :پدیدآورنده
ارسال کننده : Aref