سلام. دیر که نکردم؟؟ اول از همه فرا رسیدن ماه ربیع رو تبریک میگم(برداشت از ربیع رو به خودتون واگذار میکنم) خروج ماه صفر رو هم خدمت رسول خدا (ص) بشارت میدهم و به همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام خجسته باد عرض میکنم. اما مشهد! جای همه دوستان خالی صفای خاصی داشت و رأفت حضرت رو میشد حس کرد.
آرزو دارم کــه گــدای ایـن در گردمدر بـحــر عـنـایـتــت شـنــاور گــردم با دسـت تـهـی آمـده ام پـابوستمـپسـند که با دسـت تـهـی برگردم با دست تهی آمدنم عیبی نیستعیب است که با دست تهی برگردم
چی باید اونجا خواست؟ میری در خونهی کریم اما همهی حرفهات رو فراموش میکنی. این دفعه خواستم که ایمان رو بهتر بشناسم و بدونم که آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام چه کسانی رو از همه بیشتر دوست دارند؟به نظر شما سئوالهای خوبی مطرح کردم؟؟ اما جواب: الْإِیمَانُ أَرْبَعَةُ أَرْکَانٍ التَّوَکُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الرِّضَا بِقَضَائِهِ وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ التَّفْوِیضُ إِلَى اللَّهایمان 4 رکن دارد. توکل به خدا (در تمام امور آدم با توکل به خداوند حرکت کنه و او را منشاء همهی قدرتها بدونه. لاحول و لاقوة الابالله العلی العظیم) و راضی بودن به قضای الهی (یقین داشتن به این موضوع که همهی اتفاقاتی که در زندگی انسان رخ میده از جانب خداست و خدا جز صلاح بندهی مؤمن رو نمیخواد) و تسلیم بودن به امر خدا (با دو پیش فرض قبلی ، تسلیم محض بودن و اطاعت کامل از تمام دستورات الهی) و سپردن کارها به خداوند (حرکت در مسیر و سپردن نتیجهی کارها به خود خدا). راستی اگه کسی توی زندگیش به این 4 سفارش عمل کنه دیگه ناراحتی و غمی برای کسی میمونه؟
اما جواب سئوال دوم که خیلی امیدوار شدم مخصوصا نسبت به قسمت دومش: سُئِلَ النَّبِیُّ ص عَنْ خِیَارِ الْعِبَادِ فَقَالَ الَّذِینَ إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَکَرُوا وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوااز پیامبر راجع به بهترین بندگان سئوال شد. ایشان فرمودند کسانی هستند که وقتی کار خیری انجام میدهد از انجام آن عمل نیک خوشحال میشود و اگر گناهی انجام میدهد استغفار میکنند (ناکرده گنه در این جهان کیست بگو؟ چقدر تفاوت هست بین کسی که گناه میکنه و بی تفاوته با کسی که گناه میکنه و از گناهش ناراحت میشه. خدایا ما گناه کردن رو دوست نداریم. خودت توفیق بده که قدرت مقابله با نفس و شیطان رو داشته باشیم. اللهم وفقنا لما تحب و ترضی) و وقتی نعمتی به او داده میشود شکر گذار است. وقتی دچار امتحان میشود صبر میکند (صبر در انجام واجبات ، صبر در ترک محرمات ، صبر در مصیبت) و وقتی عصبانی میشوند ، میبخشند و عفو میکنند.
خوب سال جدید شد. من تصمیم گرفتم نو بشم! یک آدم دیگه اما این بار دیگه تصمیم ندارم زمستون بشم. به نظر شما میشه آدم همیشه بهار بمونه؟؟ روزی یک ذره بیشتر از دیروز به این دو روایت یقین پیدا کنیم و در مسیر به فعل رسوندنشون حرکت کنیم میشه هر روز بهاریتر از قبل حرکت کنیم نه؟؟
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
دوستانی تماس گرفتند و از حال و هوای ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام در مشهد سئوال کردند، برای اینکه بیشتر حال و هوای اونجا رو بگیرید چندتا عکس از 28صفر 2 سال قبل براتون میذارم. برای دیدنش ادامهی مطلب رو ببینید.
حسین حجش را نیمه کاره رها کرد! از حاجیانی که درکنار او حج میگذاشتند خیلیها با او همراه نشدند!! یا لیتنا کنا معک! حسین سفیرش به را به کوفه فرستاد اما همانهایی که برای او دعوتنامه فرستاده بودند ، سفیرش را دست بسته در بالای دارالعماره گردن زدند. عجب نامرد مردمانی! یا لیتنا کنا معک! تا قبل از شب عاشورا بسیاری از یاران حسین او را تنها گذاشتند! یا لیتنا کنا معک! شب عاشورا حسین روشنیها را کم کرد و فرمود فردا اینجا هرکس بماند جانش را از دست میدهد! در آن تاریکی بسیاری حسین را تنها گذاشتند! یا لیتنا کنا معک!
ظهر عاشورا وقتی هیچ یاوری برای حسین نمانده بود در میان لشگر فریاد سر داد: هل من ناصر ینصرنی! و جواب سنگ بود از سپاه دشمن! یا لیتنا کنا معک!
سلام. نمیخواستم بنویسم اما امروز روز اول محرمه. قرار بود از توبه بنویسم اما امروز اول محرمه! فقط خواهش میکنم این مطلب رو تا آخر نخونید. همینجا صفحه رو ببندید و خارج بشید چون درگیریهای من با خودمه!
یا لیتنا کنا معک! کاش من هم با شما بودم. خیلی با خودم این رو تکرار میکنم اما دیشب تصمیم گرفتم ادعاهای الکی نکنم. ادعا میکنم که ای حسین! کاش من هم با تو بودم تا جونم رو فدای راهت میکردم! من؟؟؟ منی که مثلا لباس سیاه عزای سرور و سالار شهیدان رو تن کردم و از مجلس عزای حسین خارج میشم و نمیتونم جلوی نفسم رو بگیرم! منی که نمیتونم یک فرمایش کوچیک اربابم رو گوش بدم ادعا میکنم که جونم رو فدای شما میکنم؟ منی که نمیتونم چشمم رو که نه! یک حرکت چشمم رو! یک نگاهم رو فدای حسین کنم و کنترلش کنم ، میخوام جونم رو فدای او کنم؟ منی که نمیتونم زبان که نه! چرخشهای زبانم رو فدای حسین کنم و کنترلش کنم ، میخوام جونم رو فدای حسین کنم؟ یا لیتنا کنا معک! کاش با شما بودم!! حتما باید حسین باشه؟ فرزند حسین قبول نیست؟ از من جون هم نخواستند! از من ترک گناه خواستند! منی که از این خواستههای راحت نمیتونم بگذرم چطور ادعا میکنم که حاضرم جانم رو فدای راه حسین و فرزندش بکنم؟؟ سکوت در مقابل یک دروغ سخت تره یا فدا کردن هستی و جان؟ قدم نگذاشتن در یک مجلسی که میدونم ایمانم رو در اون میدزدند سختتره یا فدا کردن زندگی؟ رعایت کردن حجاب و عفت نگاه سخت تره یا فدا کردن جان و مال؟ بابی انت و امی و نفسی و مالی! پدر و مادرم و خودم و همه زندگیم فدای تو حسین!! تا کی میخوام همش ادعا کنم؟ همش حرف بزنم؟ پس عملم کجاست؟؟؟؟؟ میخوام تمرین کنم. از حسین با حسین و تا حسین! امروز یکشنبه است! اول ماه! اگه وقت کردید اوننماز یکشنبه اول ماه رو فراموش نکنید! تا عاشورا سعی میکنیم کمی به معنای یا لیتنا کنا معک دقت کنیم. یا علی(با هم در کامنتها صحبت میکنیم)
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.