بسم رب المنتظر المهدی
با عرض سلام خدمت دوستان. در ابتدا مبعث پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله رو خدمت همه دوستان تبریک عرض میکنم.(زیارت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در شب و روز مبعث که بسیار مستحب است یکی از زیباترین نکات در این روز میباشد.)
بریم سر مطلب خودمون. مطلبی که ناخواسته شروع شد و انشاءالله سعی میکنم تا نیمه شعبان اونرو به یک نتیجه برسونم. این دفعه فقط میخوام مطلب قبلی رو کمی مستند کنم چون در مطلب قبل، کمتر از احادیث استفاده کردم و ممکنه در ذهن برخی از دوستان شبهاتی ایجاد شده باشه لذا سعی میکنم قبل از ادامه بحث مطلب قبل رو کمی باز کنم. گفتیم که انسان برای عبادت خداوند خلق شده و اصلا هدف از خلقت در قرآن بندگی و عبادت معرفی شده است. بعد گفتیم که در روایات اومده که این عبادت همون کسب معرفت خداوند است. در مطلب قبل هم گفتیم که این معرفت اکتسابی نیست بلکه یک امر عنایتی است و ما باید ظرفمون رو برای این عنایت آماده سازیم.
اول در مورد اینکه منظور از عبادت در قرآن همون کسب معرفت خداوند میباشد: امام رضا علیه السلام میفرمایند: اولین قدم و اساس بندگی خداوند ، معرفت نسبت به اوست. (1)
همچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند: بدرستیکه با فضیلت ترین واجبات و واجبترین آنها بر انسان معرفت خداوند و اقرار به بندگی اوست. (2)
حدیث در باب معرفت خداوند بسیار زیاد است. این روایت رو هم از امیرالمومنین علیه السلام خدمتتون عرض میکنم که میفرمایند معرفت خداوند سبحان بالاترین معرفتها است. (3)
نکته ای که شاید در مطالب گذشته کمی سئوال برانگیز باشه عنایتی بودن معرفت است که چندتا حدیث رو اول با هم میخونیم بعد سعی میکنم کمی توضیح بدم. از امام صادق علیه السلام سئوال میکنند: معرفت کار کیست؟ حضرت پاسخ میدهند: کار خداوند است و بندگان در آن نقشی ندارند. (4)
اما حدیث واضح تر باز هم از امام صادق علیه السلام که میفرمایند: برای خدا بر مخلوقات این حق نیست که نسبت به او معرفت پیدا کنند بلکه این حق مخلوقات بر خداوند است که به ایشان معرفت را عنایت کند. و حق خداوند بر مخلوقات این است که آنگاه که خدا معرفت را به ایشان داد ، آنها آنرا بپذیرند. (5)
خوب اینجا سئوال خواهرمون مطرح میشه که کسب معرفت به نظر اکتسابی میاد و میشه معرفت رو کسب کرد. در جواب باید تعریف درست عنایت معرفت رو با هم داشته باشیم. بر گردن ماست که جهت کسب معرفت خداوند تلاش کنیم (که این همون آماده سازی ظرف ماست) این اختیاریه و ما هستیم که تلاش میکنیم. وقتی ما تلاش کردیم خداوند معرفتش رو به ما هدیه میکنه. یعنی مهر تأیید نهایی رو خدا باید بزنه. در قرآن میفرماید: هرکس در راه ما تلاش کند ، او را به راههای خویش هدایت میکنیم. یعنی تلاش از ماست اما هدایت کردن به سمت خدا و کسب معرفت از جانب اوست. اینجا باید یک فرقی بین علم و شناخت با معرفت قائل بشیم. ما با خوندن کتابها و مقالات ممکنه بتونیم علم به صفات خدا پیدا کنیم اما معرفت توی هیچ کتابی نیست چون اگر کسی به خدا معرفت داشته باشه دیگه گناه انجام نمیده و گویی خدا رو همیشه حاضر میبینه(عمربن سعد لعنة الله علیه نسبت به حضرت اباعبدالله علیه السلام علم داشت اما معرفت نداشت)
اینجاست که از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده اند در زمان غیبت، شیعیان هر روز این دعا رو بخونند: ِ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی خدایا معرفت خود را به من ارزانی دار! که اگر خودت را به من نشناسانی نمیتوانم رسولت را بشناسم. خداوندا معرفت نسبت به رسولت را به من عنایت فرما که اگر معرفت نسبت به رسولت نداشته باشم نمیتوانم حجت تو را بشناسم. خداوندا معرفت حجتت را به من عنایت فرما که اگر معرفت نسبت به حجتت نداشته باشم از دینم گمراه خواهم شد. (اصول کافی جلد 1 صفحه 335) میبینیم که در این دعا از خدا میخواهیم معرفت را به ما عنایت کند.
در انتهای این مبحث یک حدیث از سیدالشهداء علیه السلام خدمتتان عرض میکنم که کل مباحث ما رو تا اینجا شامل میشه. حضرت میفرمایند ای مردم! قسم به خدا که خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه نسبت به او معرفت پیدا کنند، پس وقتی معرفت او را کسب کردند به عبادت او بپردازند، پس وقتی او را عبادت کردند از بندگی غیر از او بی نیاز میشوند (6) بحث فعلا تا اینجا باشه تا بعد.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته
1) أَوَّلُ عِبَادَةِ اللَّهِ مَعْرِفَتُه(توحید صدوق باب التوحید و نفی التشبیه حدیث 2)
2) إِنَّ أَفْضَلَ الْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَى الْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ وَ الْإِقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِیَّة(بحارالانوار جلد 36 صفحه 407 به نقل از کفایة الاثر)
3) : مَعْرِفَةُ اللَّهسُبْحَانَهَ أَعْلَى الْمَعَارِف(غرر الحکم صفحه81)
4) قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَعْرِفَةُ مِنْ صُنْعِ مَنْ هِیَ؟ قَالَ مِنْ صُنْعِ اللَّهِ لَیْسَ لِلْعِبَادِ فِیهَا صُنْع(اصول کافی کتاب التوحید باب لزوم الحجة حدیث 2)
5) لَیْسَ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ یَعْرِفُوا وَ لِلْخَلْقِ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ وَ لِلَّهِ عَلَى الْخَلْقِ إِذَا عَرَّفَهُمْ أَنْ یَقْبَلُوا(اصول کافی کتاب التوحید باب حجج الله حدیث 1)
6) : یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ وَ اللَّهِ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِیَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاه(بحارالانوار جلد23 صفحه93 به نقل از علل الشرائع)