بسم رب المنتظر المهدی

سلام بر تمام دوستان گرامی! قصد نوشتن نداشتم یعنی میخواستم وبلاگ رو با مطلبی راجع به شیعیان حزب الله لبنان آپدیت کنم اما سئوال زیبای خواهرمون ریحانه که همیشه با سئوالاتش ذهن من رو دچار چالش میکنه و به تفکر وامیداره باعث شد این مطلب رو که چندی پیش از بزرگی شنیدم براتون نقل کنم. البته بی ربط به مطلب حزب الله هم نیست که انشاءالله در پست بعدی براتون ارسال میکنم.

امسال که از اعتکاف جاموندیم اما جای همه دوستان خالی توفیق داشتیم روز میلاد امیرالمومنین علی علیه السلام خدمت بزرگی رسیدیم برای عرض تبریک عید. کمی برامون صحبت کردند که از همون بحث معروف علت خلقت انسان شروع شد. در قرآن داریم : وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ. و ما جن و انسان را خلق نکردیم جز برای عبادت (سوره مبارک الذاریات آیه56) در روایات در ادامه این آیه داریم: "او لیعرفون" پس ما برای کسب معرفت که نتیجه اش رسیدن به عبادت است خلق شده ایم.

خوب باز در روایات داریم : کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاء. کمی به این روایت توجه کنیم. عاشورا و کربلا چه چیزهایی همراه داشتند؟ هر روز عاشوراست پس هر روز صدای هل من ناصر ینصرنی شنیده میشه. حال چه فرقی میکنه از زبان اباعبدالله الحسین علیه السلام باشه یا از زبان فرزندش امام زمان روحی و ارواحنا لتراب مقدمه فداء؟ پس بیایید هر روز در طول روز در هر مواجهه با گناه با یک لبیک یا صاحب الزمان به این ندا پاسخ مثبت بدهیم.

یکی دیگه از وجودهای کربلا و عاشورا ، وجود ساقی تشنگان است. این وجود امروز نیز باید وجود داشته باشه که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا محقق بشه. حال ممکنه این تشنگی، تشنگی  به معرفت باشه که لازمه عبادت هست.

حالا به سئوال خواهرمون میرسیم: چه نسخه ای برای ظهور آقامون امام زمان(عج) میشه پیدا کرد؟؟

اول باید حضرت در وجود خودمون ظهور کنند. اگر ایشان در وجود تک تک ما ظهور کنند قطعا ظهورشون زیاد عقب نمی‌افته. مشکل، ظهور ایشون در وجود ماست که لازمه ی اون، رسیدن به معرفت ایشون و بعد از معرفت کسب محبت و در نتیجه اطاعته. مشکل اینجاست که ساقی وجود دارد اما ما تشنه نیستیم که از دست این ساقی سیراب بشیم. باید سعی کنیم که به نحوی این تشنگی رو در وجودمون تقویت کنیم و باور کنیم که اگه ما تشنه معارف حقه اهل بیت علیهم السلام باشیم، ساقی برای سیراب کردن ما وجود دارد.

حالا شما دوستان به این سئوال جواب دهید چطور میشه تشنگی رو ایجاد کرد و به نظر شما:

"عیب از کجاست؟ غیبت او بی دلیل نیست          چون ذات آفتاب به مردم بخیل نیست"

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته

بسم رب المنتظر المهدی

میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام و دلهای عاشق شیعه و بیقراری انتظار!! متن قبلی رو نوشتم اما دلم راضی نشد. داشتم کتابهام رو مطالعه میکردم که با این مطلب برخوردم. گفتم این رو هم بنویسم تا شاید این نسخه امیرالمؤمنین برای دلهامون کارگشا باشه.

در کتاب طب الصادق علیه السلام به نقل از کتاب روض الریاحین نوشته یافعی صفحه 124 میخواندم که: امیرالمؤمنین علی علیه السلام روزی در یکی از خیابانهای بصره میگذشت. دید مردم در اطراف چیزی حلقه زده و به آن نگاه میکنند. حضرت به سوی آن جمعیت رفت و به داخل جمعیت نگاه کرد. دید مردی جوان و خوش لباس با وقار بر روی تختی نشسته و مردم ادرار خود را در شیشه می‌اورند و او نگاه میکند و علت بیماری آنها را میگوید و داروهای مناسب برایشان تجویز میکند. حضرت جلو رفتند و فرمودند سلام بر تو ای طبیب، رحمت و برکات خداوند بر تو باد. آیا در نزد تو از دوای گناهان هم چیزی هست؟ چون مرض گناه مردم را بیشتر رنج میدهد.

طبیب سرش را پایین انداخت و حرفی نزد. حضرت فرمودند چرا سخن نمیگویی؟ باز جواب نداد. دفعه سوم حضرت سئوالشان را تکرار نمودند. طبیب سرش را بلند کرد و پس از جواب سلام گفت آیا تو خود دوای گناهان را میدانی؟ خداوند تو را مبارک کند. حضرت فرمودند بلی! طبیب گفت برایم توضیح بده.

حضرت فرمودند: میروی به باغ ایمان ، در آن باغ شاخه های نیت را میکنی ، همچنین حب ندامت و برگ تدبیر و اندیشه و تخم پرهیزکاری را با میوه دانایی به احکام دینی و شاخه های یقین و عصاره اخلاص و پوست اجتهاد را با عرقهای توکل و غنچه های عسرت گرفته و تریاق تواضع همه اینها را با همت حاجز و تأمل و تصدیق با هم مخلوط میکنی و بعد آنها را در طبق تحقیق میگذاری. بعد هم با آب اشک چشم آنها را میجوشانی تا از کف و غلیان آنها حکمت پدید آید. بعد آنها را در ورقه های رضا پهن میکنی و با باد استغفار آنها را سرد میکنی. بعد از این همه شربتی بسیار پاکیزه درست میکنی و از آن شربت در جای خلوتی میخوری که غیر از خداوند کسی تو را نبیند و این شربت گناهان تو را از بین خواهد برد.

در این هنگام طبیب این شعر را گفت: ای کسی که خواستار وصال بهشتی پس تلاش کن چون راه رسیدن به آن ، تقوای الهی میباشد . پس تلاشگر باش نه تنبل و به خاطر رسیدن به بهشت با نفس خود مبارزه کن. (طب الصادق علیه السلام صفحه 207-209)

یک حدیث هم در ذکر فضیلت اشهد ان علی ولی الله در آخر نقل میکنم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تَفَتَّحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ مَنْ تَلَاهَا بِمُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ تَهَلَّلَ وَجْهُ الْحَقِّ سُبْحَانَهُ وَ اسْتَبْشَرَ بِذَلِکَ وَ مَنْ تَلَاهَا بِعَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ بِعَدَدِ قَطْرِ الْمَطَرِ (بحارالانوار جلد38 صفحه 319) رسول خدا صلى الله علیه واله وسلم فرمود : هر که گوید ( لا اله ا لا الله ) درهاى آسمان به روى او گشوده شود . وهر که آن را به جمله محمد رسول الله بپیوندد چهره خدا شکفته شود وبدان شادمان گردد . (معناى مجازى آن مراد است ، یعنى چنین کارى مایه خشنودى خداست ) و هر که در پى آن (على ولى الله ) گوید خداوند گناهانش را بیامرزد گرچه به عدد قطره هاى باران باشد.

فرصت داشتید این متن رو هم بخونید.

اشهد ان لااله الا الله و ان محمد رسول الله و اشهد امیرالمؤمنین علی ولی الله و وصی رسول الله