بسم رب المنتظر المهدی با خون دل نوشتم نزدیک دوست نامهانّی رأیت دَهراً مِنْ هِجرِکَ القیامه
سلام. چه تلخ است نوشتن نامهای از دردهای این جهان فانی به ساکنین آن دیار باقی! از کجا بگویم که نَمی از این یَمِ رنجنامهها باشد؟ من از شما شکایت دارم!! شمایی که همه رفتید و مایی که شاید به اقتضای سِن مجبور به ماندن شدیم تا ببینم آنچه را که نباید میدیدیم. [نا]کسی میگفت دلاوریهای شما، ما را در مسیر تکامل!!! سالیان سال به عقب انداخت و من فهمیدم که این سخن نیست بلکه هذیانهاییست که از قلبهایی مریض خارج میشود که مسیح هم از درمان آنها عاجز است و باشد که عصای موسی آنها را بشکافد. در نبود شما جای همه چیز عوض شده است. مدعیان مذهب پشت سر علی نماز میخوانند و غذا بر سر سفرهی معاویه تناول میکنند. داعیهی محبت علوی دارند و حتی یکبار نامهاش را به مالک ندیدهاند. برای جلب نظر اکثریت جامعه حاضرند تمام اعتقادات را به ارزانی بفروشند تا مشمولِ آن اکثریت شوند غافل از آنکه خداوند در قرآن بارها فرموده: اَکثَرُهُم لا یَعقِلون! و مگر علی اکثریت داشت؟ چه بگویم؟ هنوز هم مادران طلاهای خود را میفروشند اما نه برای کمک به دین و کیان جامعه که برای بستن دهان فرزندانی که برای تجارت تن به ابزار پیشرفتهتری نیازمندند. هنوز هم مردم شبهای جمعه گرد هم جمع میشوند اما نه برای کمیل امیرالمومومنین که برای شب نشینیهایی که میزبان آن حضرت ابلیس است. باور نمیکنید نه؟ در جامعهی بدون شما، افتخار به استخوانهای پوسیدهی نیاکان 2000 ساله که زخم سلطه را بر دوشمان گذاردند اجر و قرب بیشتری دارد تا بازدید از تندیس زندهی مقاومت در یکی از آسایشگاهها. حق دارم که از شما شکایت داشته باشم که یکباره همه با هم ما را تنها گذاشتید. باز هم بگویم؟ در نبود شما این روبهکان بیشههای خالی از شیر، مستانه، عربدهی سرمستی میکشند و بر سر میز تمدن در ظرفهای هیچبار مصرفشان ، چوب حراج به دین زده و آنرا خیرات میکنند. شک ندارم که حتی از تابوتهای شما هم واهمه دارند که نمیدانید چه بلوایی برپا میشود آنگاه که قرار است یکی از گمنامترین شما در گوشهای از حیاط یکی از این دانشگاهها آرام بگیرد. در نبود شما باز هم علی سر در چاه میکند و دل عالم را خون. به برکت شما انرژی هستهای حق مسلم ما میشود اما دفاع از مکتب شیعه و اهل بیت علیهم السلام به صلاح نیست. راستی اگر شما بودید کسی جرأت داشت اینچنین بی باک به پیامبرمان توهین کند؟ در نبود شما حتی آسمان هم درباریدن بر زمین بخل میورزد. زمین برای رویاندن ناز میکند. خواندن پرندگان دیگر صفایی ندارد. چقدر شبیه آخرالزمان شده است این جهان بی شما... و علی همچنان غریب!! بدون شما ندبهخوانان جمعه صبحها هر روز پیرتر میشوند و دیگر کسی به شمعدانیهای باغچهها آب نمیدهد که برای ظهور مولای غریبمان دعا کنند. دیگر کسی جمعه صبحها کوچهها را آب و جارو نمیکند به امیدی...
اعتراف میکنم که به اینجای نوشتهها که رسیدم خجالت کشیدم. عرق شرم بر پیشانیم نشست. پس ما؟؟ با این همه ادعا؟؟ باز هم غریبی؟ دیگر بس است نامه نوشتن... بروم فکری کنم تا شاید... نه بهتر است بگویم تا باشد که دوباره بتوان همان روزهای خوب عاشقی را زنده کرد.اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1: ممنونم از تمام دوستانی که برای وبلاگ لطف کردند. مدیر محترم وبلاگ شلمچه امر فرمودند همینجا بنویسم و من هم اطاعت کردم. پ.ن.2:به مناسبت میلاد حضرت زینب سلام الله علیها سال قبل این متن رو نوشتم: میخواهم زینب باشم. پ.ن.3:حتما اگه وقت کردید این شعر زیبا رو از وبلاگ برادر عزیزم شاهد بخونید!مصحلت نیست
سلام. وقتی آدم میخواد یه مسألهای رو خیلی خوب بفهمه سعی میکنه بهترین استاد اون درس رو پیدا کنه و از او سئوال کنه! برای رسیدن به معرفت هم همینطوره، هرقدر معرفت کسی که کسی، یا چیزی رو معرفی میکنه، نسبت به اون شخص یا اون شیئ بیشتر باشه، شنونده بهتر میتونه درکش کنه! پس بهترین مُعَرِّف برای امیرالمؤمنین علیه السلام ، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هستند! معرفت این بزرگواران در آسمان و زمین مایهی نجات هست.
پیامبراکرم(ص) در حدیثی طولانی به اباذر میفرماید: وقتی مرا به آسمانها بردند، به آسمان اول که رسیدم فرشتهای اذان گفت و نماز برپاگردید. جبرئیل دستم را گرفت و مقدم داشت تا نماز را با ملائک بخوانم و گفت اینها مدت زیادی است که مشتاق دیدار شما هستند. وقتی نماز به پایان رسید فرشتگان عرضه داشتند که از شما حاجتی داریم، به آنها گفتم ای ملائک خدا، حاجت شما چیست؟ گفتند:إِذَا رَجَعْتَ إِلَى الْأَرْضِ فَأَقْرِئْ عَلِیّاً مِنَّا السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُ بِأَنَّا قَدْ طَالَ شَوْقُنَا إِلَیْه! وقتی به زمین بازگشتید سلام ما را به علی(ع) برسانید و بگویید که اشتیاق ما به دیدار او بسیار طولانی شد. گفتم آیا شما ما را به حقیقت معرفت میشناسید؟ عرض کردند چگونه نشناسیم در حالیکه شما اولین مخلوقاتی هستید که خداوند خلق نمودهاست. او شما را از نور خودش آفرید و برایتان جایگاهی در ملکوت قرار داده که او را تسبیح و تقدیس و تکبیر کنید. سپس فرشتگان را از نورهای مختلف آفرید. ما به شما عبور میکردیم درحالیکه شما در حال تسبیح و تقدیس و تکبیر و تحمید و تهلیل پروردگار بودید. ما آنها را از شما آموختیم و به عبادت خدا پرداختیم. آنچه از خیر و خوبی که بخواهد از طرف خداوند نازل شود از جانب شماست و آنچه از اعمال بندگان که بخواهد به درگاه خداوند بالا رود از ناحیهی شما خواهد بود. پس چگونه شما را نشناسیم؟ سلام ما را به علی علیه السلام برسانید. سپس به آسمان دوم رفتم...(بحارالانوار جلد40 صفحه56)
آسمونهای بعدی رو بعداً انشاءالله مینویسم تا بهتر بتونیم معرفت پیدا کنیم اما این معرفت وقتی به درد میخوره که راهگشا باشه! اعضاء و جوارح ما برای کارهایی ساخته شدند، چطور وقتی هرکدوم ازاونها کارشون رو خوب انجام ندادند سریع به دکتر مراجعه میکنیم؟ از یکی میپرسیم چرا رفتی چشم پزشکی؟ میگه آخه چشمم خوب نمیدید یعنی قرار بود که خوب ببینه اما حالا خوب نمیبینه پس نگرانم و باید برم دکتر تا چارهای کنم! اما دل چی؟ خیلیها میگن راه تشخیص بیماری جسم آسونه اما راه تشخیص بیماری دل سخت. خب بله اما هرچی کار سخت تر باشه ارزشش بیشتر. امروز یکی از راههایی که سفارش شده رو مرور میکنیم. یکی از راههای تشخیص مرض عضو، عمل نکردنِ عضو در کارش هست. چشم برای دیدنه اما دل برای چی خلق شده؟ غیر از این که برای دوست داشتن خدا و عبادت و بندگی اوست؟ که خودش فرموده: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون (سوره ذاریات آیه56) دل برای کسب حکمت و معرفت هست که بوسیلهی اونها، انسان از حیوان مجزا میشه. نشانهی معرفت هم محبت هست. دلی که محبت خدا و اهل بیت علیهم السلام رو نداشته باشه ، دلی که چیزی پیش اون محبوب تر از خدا باشه، دلی مریض هست "طبق این آیهی قرآن: قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ... تا اینجا که میفرماید:أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه... بگو اگر پدران و فرزندان و برادران شما... محبوبتر از خدا باشند نزد شما... و خدا بدکاران را هدایت نخواهد کرد(سوره توبه آیه24)"که باید به فکر درمانش بود. اما راه درمانش؟... انشاءالله همزمان با بالابردن معرفتمون نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام راهکارهایی از ایشون و سایر معصومین علیهم السلام برای تشخیص بهتر دردها و درمان دلهامون بنویسم که وقتی معرفت رو پیدا میکنیم، محبت و اطاعت رو هم داشته باشیم.اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1: خیلی از دوستان لینک مستقیم نوای وبلاگ رو خواستند که میتونند از اینجا بگیرند. پ.ن.2: یادتون باشه ماجرای سلمونی رو هم بگم. پ.ن.3: در طرح ختم صلوات 110 روزه شرکت کنید. برای ثبت نام کلیک کنید.